لطفا صبرکنید
باسمه تعالی
برای روشن شدن مسألۀ خیر و شرّ توجه به چند نکته لازم است:
1. آنچه هست، هستی است. عدم وجود ندارد.
2. خیر امر وجودی و شرّ امر عدمی است. پس شرور از نیستی ها سرچشمه می گیرند و چون امر عدمی هستند، وجودی ندارند تا نیاز به منشأ و خالق داشته باشند.
3. خداوند منشأ هستی یعنی وجود است. پس او سراسر خیر است و سراسر منشأء خیر است.
با این مقدمات، نتیجه این است که خداوند هستی را به وجود آورده و آنچه او خلق کرده است سراسر خیر است و آنچه نیست، نیست و شر امر عدمی است و از نیستی انتزاع می شود. یعنی ذهن ما از نبود کمالات و خیرات مفهومی به نام شرّ را درست می کند و چون این امر عدمی است و عدم نیست، نیاز به منشأ ندارد. پس هیچ تناقضی نیست. (البته فهم کامل این مطالب در گرو فهم حکمت متعالیه است که شما با مراجعه با ترجمه انگلیسی کتاب بدایة الحکمة علامه طباطبایی که توسط جناب آقای قرایی به انگلیسی برگردانده شده است، می توانید با این مکتب فلسفی عمیق آشنا شوید.)