استاد دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم با بیان اینکه زندگی دنیا یک مرحلهای از زندگی ابدی ما است، گفت: این نکته را قرآن تذکر میدهد که وقتی زندگی دنیا تمام میشود، زندگی دیگری شروع میشود که آن زندگی تمامشدنی نیست، به همین دلیل هزاران آیه خود را به معاد اختصاص داده است.
به گزارش ایکنا؛ آیتالله هادوی تهرانی روز گذشته در ادامه تفسیر سوره زمر گفت: در آیه ۶۴ خداوند تبارک و تعالی خطاب به نبی اعظم(ص) میفرماید: قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ به اینها بگو شما من را امر میکنید که غیر از خدا را عبادت بکنم بندگی کنم؛ ایها الجاهلون شما که هیچی نمیدانید.
وی افزود: مصیبت انسان این است که خودش را جاهل نمیداند، همان طور که در شعر آمده است که هر کس که نداند و بداند که نداند/ لنگان خرک خویش به منزل برساند/ هر کس که نداند و نداند که نداند/ در جهل مرکب ابد و الدهر بماند؛ مردم این طوری هستند؛ خداوند تبارک و تعالی میفرماید شما به اینها بگو شما که چیزی نمیدونید به من میگوئید من چه چیزی را عبادت کنم شما چه میفهمید؟.
هادوی تهرانی با اشاره به آیه ۶۵ این سوره ادامه داد: خداوند میفرماید: وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ» اگر شما انبیاء هم شرک بورزید عملتان حبط میشود تمام آن زحماتی که کشیدید حبط خواهد شد؛ یعنی لسان لسان تهدید هست نه لسان تمجید؛ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ؛ شما هم جز همان ان الانسان لفی خسر قرار میگیرید چون خدا آنجا فرمود الانسان، طبیعت انسان در خسران است؛ یک خسران دائمی.
وی افزود: خدا به انبیائش و به نبی اعظم (که اصلاً و ابداً ما نمیتوانیم کوچکترین تصوری از عظمت این بزرگوار داشته باشیم و قرآن تعابیرش در مورد پیغمبر عجیب است به خصوص در آن داستان «قاب قوسین او ادنی» فاصله پیغمبر با خدا حالا در تعبیر تشبیه معقول به مخصوص میفرماید فاصله دو کمان یا کمتر) تضمین نداده است؛ خدا فرموده است «لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ» تو هم اگر شرک بورزی یعنی اینکه یک ذره باور کنی یک چیز دیگر در زندگیت موثر است، غیر از خدا همه اعمالت حبط میشود.
این استاد حوزه همچنین با اشاره به آیه ۱۹ سوره «ق» که میفرماید: «وَجَاءتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِكَ مَا كُنتَ مِنْهُ تَحِيدُ» تصریح کرد: آیه فرموده که مرگ میآید به حق یعنی امر مسلمی است. این مرگ یک حقیقتی است؛ ممکن بود ما متولد نشویم ولی ممکن است حالا که متولد شدیم نمیریم؟ این محال است که ما مرگ نداشته باشیم؛ میتوانستیم تولد نداشته باشیم ولی مرگ یک امر قطعی است.
وی با بیان اینکه خدا یاد مرگ را زیاد مورد توجه قرار داده است، بیان کرد: به دلایل مختلف یک دلیل اینکه بدانیم زندگی دنیا یک مرحلهای است از زندگی ما؛ این همه داستان زندگی ما نیست و تمام میشود، این نکته را قرآن تذکر میدهد که وقتی زندگی دنیا تمام میشود، زندگی دیگری شروع میشود که آن زندگی تمامشدنی نیست، بنابراین شما یک فرصت کوتاهی دارید برای ساختن یک ابدیتی که انتهایی ندارد.
وی تاکید کرد: قرآن بیش از هر چیزی میخواهد این را تذکر بدهد که دنیا پایان قصه نیست. این آغاز یک داستان بیانتهاست، اما از هر دوی اینها مهمتر این است که این داستان کوتاه دنیا رقم میزند داستان بیانتهای آخرت را.
هادوی تهرانی عنوان کرد: در داستان مرگ نوح نقل میکند که وقتی ملک الموت آمد جان نوح را بگیرد، از طرف آفتاب آمد به نوح عرض کرد اجازه میدهید من جان شما را بگیرم، نوح فرمود این آفتاب چشم من را اذیت می کند شما اجازه میدهید من بروم به سایه؛ ملک الموت فرمود اجازه ما هم دست شما است . روایت میگوید نوح یک قدم برداشت از آفتاب رفت به سمت سایه و یک جملهای فرمود که تمام عمر من در نظر به اندازه این یک قدمی بود که از آفتاب به سایه برداشتم عمر نوح که هیچ کدام از ما آن را تجربه خواهیم کرد به اندازه یک قدم است حالا فرصت برای ما خیلی کم است.
وی با اشاره به آیه «وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ذَلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ» اظهار کرد: در این آیات از مرگ منتقل میشود به قیامت؛ دوره برزخ برای بسیاری دوره خواب است، برای بسیاری از ما چون در دوره برزخ دو گروه به معنای واقعی بیدار هستند یک گروه آنهایی که در بهشت هستند و یک گروه آنهایی که در جهنم هستند اما اکثریت مردم در یک حالتی هستند شبیه خواب؛ وقتی در صور دمیده میشود از خواب بیدار میشوند در حالی که خودشان هم فکر میکنند مثلاً چند ساعتی چند روزی خواب بودهاند.
دفتر آیت الله هادوی تهرانی
---------------------------------
لینک مرتبط: ایکنا