خطا
  • XML Parsing Error at 9:12. Error 76: Mismatched tag

مصاحبه روزنامه خراسان با آيت الله مهدي هادوي تهراني در خصوص عدم تغییر معنای مقاومت در دنیای مدرن

شنبه, 24 مهر 1389 ساعت 12:25
منتشرشده در اخبار
چون فکر مي کردند هنوز صداي ياري خواهي «هل من ناصر ينصرني» امام حسين(ع) در دل تاريخ بلند است و هر کس در هر زمان و مکان به اين ندا لبيک گويد کربلايي است. يکي از بچه هاي جنگ به من مي گفت: «مي خواهي باور کني يا نه ولي من در جبهه بارها عاشورا را به چشم ديدم». آيت ا... هادوي تهراني استاد حوزه علميه قم و نويسنده و پژوهشگر يکي از آدم هاي جنگ است او به عنوان طلبه سال هاي جنگ در جبهه حضور يافته و رزمنده ها را از نزديک به چشم ديده است به قول خودش آدم هاي جنگ رشک برانگيزند بسيار رشک برانگيز. با هادوي تهراني درباره نسبت دفاع مقدس و نهضت بزرگ عاشورا به گفت وگو نشستيم. البته بحث به مقاومت در دنياي اسلام هم رسيد. اين گفت وگو را در ادامه مي خوانيد:

عاشورايي که دوباره تکرار شد
س: آقاي هادوي در اين که عاشورا و کربلا در دوران معاصر با جنگ 8 ساله ما تجلي کرد کسي حتي دشمنان ما هم ترديد ندارند. شما چه وجوه مشترکي بين اين دو نبرد مي بينيد؟

ج: بله خيلي ها دفاع 8 ساله مردم ما را تجلي عاشورا در دنياي معاصر مي دانند. جنگي که از قيام امام حسين(ع) الگو گرفت و الگوي مقاومت و ايستادگي را در قرن بيستم به دنيا عرضه کرد. دفاع مقدس 8 ساله ما تکرار همان کربلا بود که در اين دوران اتفاق افتاد و رزمندگان ما در آن 8 سال بارها و بارها صحنه هاي عاشورا و کربلا را به چشم ديدند. من مي توانم بگويم رزمنده هاي ما عاشورا و کربلا را ديدند و تجربه کردند. نه اين که فقط در متون تاريخي وصف آن را خوانده باشند. اما نقاط مشترک فراواني بين اين دو نبرد وجود دارد. در هر دو جنگ دو طرف نبرد به ظاهر مسلمان بودند. کساني که در مقابل امام حسين(ع) ايستادند ادعاي مسلماني داشتند چنان که صدام و حزب بعث با وجود تفکرات غيراسلامي به نام اسلام و ادعاي رهبري دنياي اسلام به ميدان آمد. حتي صدام آرم پرچم حزب بعث را تغيير و شعار ا... اکبر را روي آن نوشت تا جنبه ديني به اين حزب بدهد. در کربلاي سال 61 هجري تعداد اندکي از مسلمان ها (72 نفر) در مقابل سپاه انبوه دشمن ايستادند و در اين کربلا نيز تعداد اندکي از بچه هاي ما در مقابل نيروهاي دشمن با امکانات و تجهيزات نظامي پيشرفته مقاومت کردند. در آن کربلا تکيه گاه ياران امام حسين(ع) اعتقادات و باورهاي ديني شان بود در اين کربلا نيز رزمندگان ما با اتکا به باورهاي ديني و تبعيت از ولايت فقيه به عنوان تجلي ولايت ائمه در عصر غيبت در برابر دشمن ايستادند. اگر در لشگر حسين بن علي(ع) پيرمرداني مثل حبيب بن مظاهر و افرادي با سنين مختلف حضور داشتند در اين کربلا نيز افرادي از قشرها و سن هاي مختلف به جبهه آمدند و در کنار هم بار جنگ را به دوش کشيدند.

نيم روزي به بلنداي تاريخ
س: شما که خودتان هم در جبهه هاي جنگ حضور داشتيد و احساسات و روحيات بچه هاي رزمنده را از نزديک شاهد بوديد بفرماييد آن ها چه حسي نسبت به امام حسين(ع) و نهضت عاشورا داشتند؟

ج: بچه هاي رزمنده ما باور داشتند در کربلاي امام حسين(ع) حضور دارند. فقط صحنه آن کربلا عوض شده بود و به جاي سال 61 هجري بچه هاي ما در دهه 60 شمسي مي جنگيدند. همه بچه هاي ما اين احساس را داشتند که به نداي ياري خواهي «هل من ناصر ينصرني» امام حسين(ع) پاسخ دادند و براي تداوم راه و هدف او به جبهه هاي جنگ آمده اند.عاشورا در انديشه رزمندگان ما فقط يک نيم روز داغ در روز دهم سال 61 هجري نبود آن ها به درستي معتقد بودند آن نيم روز هنوز به شب نرسيده و روز عاشورا تا عصر ما و تا عصرهاي آينده تداوم دارد.چون نبرد حق و باطلي که در عاشورا برپا شد تا پايان تاريخ ادامه خواهد يافت و ما که در جبهه هاي جنگ حاضر شده ايم با الهام از امام حسين(ع) و براي تداوم راه او مي جنگيم. امام صادق(ع) فرمودند: «کل يوم عاشورا و کل ارض کربلا» در تفکر رزمندگان ما نيز همه زمين ها کربلا و همه زمان ها عاشورا بود که دو سپاه حق و باطل در برابر هم ايستادند باطلي که مثل زمان امام حسين(ع) لباس حق پوشيده و ادعاي مسلماني و رهبري امت اسلام را دارد.در چنين شرايطي بچه هاي رزمنده ما به تبعيت از امام خميني(ره) و براي حفظ اسلام ناب مبارزه و جهاد کردند تا تفکر عاشورايي همچنان ادامه يابد.

آرامشي که حاصل ايمان بود
س: شما خودتان چه تصويري از جنگ و آدم هاي آن در ذهن داريد؟ آيا آن چه که درباره کربلا و امام حسين(ع) و مجاهدان صدر اسلام در تاريخ خوانده ايد در جبهه هاي جنگ ما هم شاهد بوديد؟

ج: راستش را بخواهيد الان آن فضا و آن آدم ها قدري غيرقابل درک و غيرقابل باور جلوه مي کنند. من بعد جنگ کمتر آن حال و هوا را شاهد بودم و کمتر نظير آن آدم ها را ديدم. جنگ که تمام شدبه تعبير درست امام (ره) يکي از ابواب رحمت خدا به روي ما بسته شد. جنگ آدم ها را منقلب و دگرگون مي کرد حتي کساني بودند که به معناي متداول مذهبي نبودند ولي فضاي جبهه آن ها را تحت تأثير قرار مي داد. من يادم نمي رود که در جايي در داخل خاک عراق در جمع رزمنده ها در حال سخنراني بودم. به يک باره صداي خمپاره آمد به نظر مي رسيد که دشمن جمع ما را هدف قرار داده در حالي که خمپاره در حال فرود آمدن بود و من هم سخنراني مي کردم هيچ کس از جايش تکان نخورد تا خمپاره به زمين افتاد و به جمع ما اصابت نکرد. من به صحبتم ادامه دادم که اين بار صداي خمپاره شديدتر آمد معلوم بود که در فاصله نزديک تري به سمت ما شليک شده باز کسي تکان نخورد. خمپاره در فاصله نزديک تري منفجر شد همه منتظر بوديم که اين بار خمپاره دقيقا به جمع ما اصابت کند و احتمالا عده اي شهيد و مجروح شوند که البته اين اتفاق نيفتاد ولي من شاهد بودم در آن لحظات هيچ کس از جايش تکان نخورد همه در يک آرامش عجيبي قرار داشتند آن آرامش را من هيچ وقت فراموش نمي کنم.آن آرامشي که من آن جا وسط معرکه جنگ ديدم را حتي در زندگي عادي بدون التهاب صحنه هاي جنگ هم تجربه نکردم. اکثر آن جمع جوان هاي هجده تا بيست و پنج سال بودند ولي همگي آرام بودند چون ايمان و باور داشتند وبه نفس مطمئنه رسيده بودند. حال و هوايي بين آن بچه ها در زير آتش مستقيم دشمن برقرار بود که هيچ کس باورش نمي شد اينجا ميدان جنگ است.

براي يک مسلمان جهاد هميشگي است
يکي از علما وقتي به جبهه آمد يکي از بچه هاي رزمنده به او گفت: در نماز شب تان ما را دعا کنيد آن عالم جواب داد: من حاضرم ثواب همه نمازهاي شبم را به شما بدهم تا شما ثواب اين روزها و شب هايتان را به من بدهيد. خلاصه که آن آدم ها الان قدري رؤيايي و دست نيافتني به نظر مي رسند اما براساس انديشه هاي اسلامي و شيعي ما معتقديم «کل يوم عاشورا و کل ارض کربلا» بنابراين ما هميشه در حال مبارزه و جهاديم. گاهي جهاد جنگ نظامي است مثل جنگ هشت ساله ما و گاهي عرصه هاي جهاد غيرنظامي است.

عاشورا سال 2006 در لبنان تکرار شد
س: الگوي مقاومتي که امام حسين(ع) در کربلا اجرا کرد بعدها توسط امام خميني(ره) و مردم ما در جريان پيروزي انقلاب و جنگ هشت ساله الگوبرداري شد. اين الگو تا چه اندازه در دنياي اسلام در حال حاضر به کارمي رود؟

ج: من در جنگ 33 روزه نبودم چون چند روز بعد از آن به لبنان سفر کردم ولي براي من تعريف مي کردند فضايي که در آن روزها بين رزمندگان حزب ا... حاکم بوده دقيقا همان حال و هواي جنگ هشت ساله ما بوده که منبعث از قيام کربلا و امام حسين(ع) بود. به تعبير من کربلا و عاشورا يک بار ديگر سال 2006 ميلادي در لبنان تکرار شد و عده اندکي با نيروي ايمان در برابر لشگر چهارم دنيا که بسيار هم پرمدعا بود مقاومت کردند و او را شکست دادند که صهيونيست ها هنوز هم نتوانسته اند آن شکست را فراموش کنند يا در جنگ 22 روزه غزه که مقارن با ايام عاشورا و تاسوعا بود گرچه ابتدا فضاي غزه خيلي حسيني و عاشورايي نبود ولي چون کشور ما که از مقاومت در غزه حمايت جدي مي کرد در تب و تاب عاشورا بود اين روحيه به آن ها هم منتقل شد البته شيعيان در غزه بودند و هستند و اين روحيه را دارند اما بين غيرشيعيان هم اين روحيه پيدا شد.

نهضت امام حسين(ع) الگوي مبارزان
گروه هاي مقاومت فلسطيني مثل جهاد اسلامي و حماس هم سال هاست با الگو گرفتن از نهضت امام حسين(ع) مقاومت مي کنند. يادم هست من بعد از شکست صهيونيست ها در سال 2000 به مکه رفتم در آن ايام شبکه الجزيره قطر که معمولا عليه انقلاب اسلامي و گروه هاي مقاومت فعاليت مي کند برنامه اي را به پيروزي لبنان اختصاص داده بود. در تيزر تبليغاتي آن برنامه تعبيري به کار رفت که بسيار عجيب بود به اين معنا که «وقتي امام حسين(ع) به عنوان الگوي مبارزان انتخاب مي شود و کربلا راه مبارزان مي شود آن گاه بيست سال اشغال پايان مي يابد» يعني حتي الجزيره و غربي ها هم به اين نتيجه رسيدند که الگو گرفتن از قيام امام حسين(ع) لبنان را به پيروزي رسانده است.

جهان اسلام راهي جز مقاومت ندارد
به هرحال دنياي اسلام پس از کش و قوس هاي فراوان با مشاهده انقلاب اسلامي و دفاع مقدس مردم ما به اين نتيجه رسيد که براي پيروزي راهي جز مقاومت ندارد و مقاومت و ايستادگي تنها چاره در دنياي ناحقي ها و ظلم هاست. چون ما مسلمانان بايد پيام مان را به ديگران توضيح دهيم اما هميشه کساني هستند که حاضر نيستند گوش بدهند به تعبير قرآن انگشت در گوش هايشان برده اند و بر دل آن ها مهر زده شده و به دليل ظلم هايي که کرده اند قابليت هدايت را از دست داده اند.اين ها وقتي در برابر حق مي ايستند و به دنبال از ميان برداشتن حق هستند چاره اي جز مقاومت باقي نمي ماند اين جاست که عاشورا و کربلا دوباره تکرار مي شود و انديشه و راه امام حسين(ع) به عنوان تنها راه نجات مطرح مي شود.

دنياي مدرن معناي مقاومت را تغيير نمي دهد
س: برخي معتقدند فرهنگ مقاومت و جهاد در دنياي معاصر که جهان به يک دهکده جهاني تبديل شده و فرهنگ ها و تمدن ها به هم نزديک شده و بشر به پيشرفت خيره کننده اي دست يافته قابل اجرا نيست و نمي توان مقاومت کرد به نظر شما مقاومت و جهاد در دنياي امروز چه معنايي دارد و مسلمانان چطور مي توانند براي دفاع از هويت خود مقاومت کنند؟

ج: البته جهاد در انديشه اسلام فقط نظامي نيست و مقاومت منحصر به جنگ نظامي نيست جهاد و مقاومت ابعاد و عرصه هاي گوناگوني دارد که به شکل هاي مختلف قابل تحقق است. گاهي مقاومت و جهاد ايماني و فرهنگي است و بر هر مسلماني واجب است در راه ايمان و تفکر خود ايستادگي کند و در برابر هجمه هاي فرهنگي دشمن مقاومت نمايد. گاهي هم جهاد نظامي است که در حال حاضر اين نمونه جهاد در کشورهايي مثل فلسطين جريان دارد زماني که دشمن هجمه خود را توسعه مي دهد مسلمانان ناچار به مقاومت هستند. اين که دنيا مدرن شده، ابزارهاي ارتباطي گسترش يافته و انسان پيشرفت کرده است در معناي مقاومت تغييري ايجاد نمي کند چون حقيقت انسان و روابط انساني را نمي توان تغيير داد حق و باطل هميشه ثابت است و همواره کساني در جبهه حق و کساني در جبهه باطل حضور دارند که اين دو هميشه در برابر هم صف آرايي مي کنند و با هم در حال مبارزه هستند به همين دليل مقاومت در دنياي اسلام در عصر حاضر هر روز ابعاد تازه اي به خود مي گيرد.

فردا از آن مجاهدان و مقاومت کنندگان است
س: مقاومت مسلمانان چه نتايجي را براي آن ها به دنبال دارد؟ آيا اين مقاومت براي دنياي اسلام راهگشا بوده و سرانجام آن ها را از مهلکه اي که اکنون در آن گرفتار هستند نجات خواهد داد؟

ج: نتيجه مقاومت پيروزي است و قطعا کساني که راه خدا را انتخاب و در مسير او صبر و استقامت مي کنند به پيروزي مي رسند اگر در اين روزگار که مسلمانان در دنياي پر آشوب و ملتهب امروزي مورد هجمه هاي فرهنگي و نظامي و سياسي و اقتصادي گسترده اي قرار گرفته اند مقاومت کنند و بصيرت و وحدت خود را حفظ کنند، دشمن را بشناسند و بکوشند حقيقت را به ديگران بشناسانند قطعا آينده از آن آنان است چنان که خداوند نيز وعده پيروزي را در قرآن داده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لینک مرتبط: روزنامه خراسان؛ روزنامه خراسان - مورخ چهارشنبه 31/6/1389 شماره انتشار 17655.