استاد تفسیر حوزه با بیان اینکه انسان با فطرتی پاک به دنیا میآید، گفت: قلب سلیم که قرآن به آن اشاره فرموده است و همان روح و فطرت است، مرکز تحولات انسانی است.
به گزارش ایکنا؛ آیتالله هادوی تهرانی ۱۵ اسفند در ادامه سلسله جلسات تفسیر سوره زمر گفت: در سوره مبارکه زمر، خداوند به یکی از معجزات عالم خلقت که در واقع برای ما روزنهای به سمت عالم دیگر و گذرگاهی است که میتوانیم از این مسیر به حقایق آن سو تا حدی آشنایی پیدا بکنیم، اشاره کرده است؛ این مطلب در آیه ۴۲ سوره زمر است که فرمود: خداوند در هنگام مرگ این نفسها را کاملا میستاند.
وی افزود: نفس در معنای اصلی و لغوی خودش، به معنای خود است که این یک نکتهای مهم است که حقیقت انسان به نفس اوست؛ یعنی این خودیت انسان به نفس اوست که عبارت از روح است. به همین دلیل انسان در روز قیامت، به دلیل معاد جسمانی دوباره کالبد جسمانی پیدا میکند، ولو آن جسمی که آن روز به عنوان بدن انسان قرار می گیرد، یک ذره کوچکش هم از آن ذراتی که در دنیا در بدن انسان بوده است نباشد، باز بدن این انسان است.
وی ادامه داد: چون ملاک نفس یا خود، روح انسان است؛ به همین دلیل علیرغم این که در بدن ما دائما سلولها میمیرند و سلولهای جدید جایگزین میشوند، و دائم در حال تبدیل و تبدل است، اما ما به عنوان یک فرد، خود را یک فرد میدانیم که از بدو تولد تا لحظه مرگ داریم یک کاری را انجام میهیم.
هادوی تهرانی عنوان کرد: بنابراین اگر سلولهای دست انسان در دوره زمانی تغییر کرد (مثلا طبق برخی گفته ها در یک دوره دوازده ساله، کل سلول ها جا به جا بشود) و بعد این دست آن زمانی که آن سلولهای قبلی بود، جرمی را مرتکب شد که استحقاق قطعیت پیدا کرد و یا کسی را صدمه زده و حق قصاص پیدا شده است، حالا بعد از سالها این امکان پیدا شده که او را مجازات کنند؛ آنجا کسی نمیتواند اشکال کند که این دستی که با آن دزدی یا جنایتی کرده است، دستی است که بیست سال پیش در بدن او بود و دست فعلی او که جنایتی نکرده است!.
این استاد تفسیر بیان کرد: این مسئله به خاطر این است که مدیریتش دست روح من است و ملاک این همانی که میگوییم این دست، همان دست است، روح من است وگرنه سلولها تغییر کرده است و از لحاظ جسمی این دست، آن دست نیست. پس این روح من است که مدیر این ها و ملاک است.
وی افزود: خدا می فرماید: خداوند در هنگام مرگ این نفسها و خود انسان را که همان روح انسان است، کاملا با تمام آنچه که با او متحد شده، میستاند؛ چون روح انسان با تکرار یک عمل، صاحب خصلتهایی میشود که به آنها ملکه میگوییم. در واقع وقتی که انسان به دنیا میآید، به تعبیر قرآن انسان چیزی نمیدانست اما توانایی دانستن را دارد.
وی افزود: به تعبیر صدرالمتألهین که در جلد سوم اسفار اربعه که اواخر آن اشاره می کند، همین آیه دلیل بر وجود قدرتی برای درک کردن انسان است که اثبات ذهن را از این طریق انجام میدهد.
هادوی تهرانی عنوان کرد: این روح انسان مثل یک خمیر شکل نگرفتهای است که قابلیتهایی در آن وجود دارد؛ حالا ما با اختیار خودمان به آن خمیر یک شکلی میدهیم و با همین خصوصیات ماندگار از ما گرفته میشود.
وی افزود: قلب سالم به تعبیر علامه طباطبایی مرکز تحولات انسانی است و به تعبیر قرآن همان جان و نفس انسان است که اگر سالم بیاورید و با اراده خودت خرابش نکرده باشید، از آنهایی هستید که انشاالله اهل نجاتید؛ اما اگر خودتان خرابش کرده و با شیطنتها، شیطانش کرده باشید و با درندهخوییها او را به درندهخو و گرگی تبدیلش کردید و به هوای نفس و شهوات او را تبدیل به چهارپا کردید، دیگر تقصیر خودتان است.
وی تاکید کرد: آن چیزی که به شما دادند، همانی بود که فطرت الله التی ... بوده است؛ حالا اگر خود شما آن را حفظ کردید فبها... و اگر شیطانش کردید، فعلیها... .
دفتر آیت الله هادوی تهرانی
--------------------------------
لینک مرتبط: ایکنا