به گزارش ایکنا، آیتالله مهدی هادوی تهرانی، امروز، ۲۰ شهریورماه در ادامه مباحث تفسیر سوره نور، با بیان اینکه شیخ طوسی در تفسیر آیه «سُورَةٌ أَنْزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنْزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»، مراد از «فرضناها» را احکام و دستورات گرفته است، گفت: علامه طباطبایی(ره) به نقل از راغب اصفهانی بیان کرده که فرضناها به کلیت سوره و لزوم عمل به آن بازگشت دارد؛ تفسیر علامه به ظاهر آیه نزدیکتر است گرچه در محتوا با فرمایش شیخ طوسی یکی است و علامه هم مراد از فرضناها را عمل به دستورات و احکام بیان شده در این سوره میداند.
وی افزود: در ادامه فرموده که ما در این سوره آیات بینات نازل کردیم که علامه فرموده است مراد از آیات بینات همان «الله نورالسموات و الارض» است که نام سوره هم از این آیه گرفته شده است؛ در واقع پیشرفتهترین و دقیقترین و بالاترین تعبیری است که میتوان در مورد خدا به کار برد. الله نورالسموات بالاترین حدی است که میشده به لفظ گفته شود.
آیتالله هادوی تهرانی اظهار کرد: اولین حکمی که در این سوره بیان شده است حکم مربوط به زناست؛ ابتدا اشاره به زن زناکار و بعد مرد زناکار دارد و فرموده به هر کدام صد تازیانه بزنید؛ در اینجا فرقی میان زانی و زانیه و محصنه و غیرمحصنه و محارم و غیرمحارم و ... و سایر خصوصیات ندارد و حکمش مطلق است و در واقع روایات آن را مقید میکنند.
استاد سطح عالی حوزه اضافه کرد: در این آیه تأکید بر این نکته دارد که برای اجرای این حکم، رأفت و مهربانیتان گل نکند و اگر ایمان دارید به حکم الهی عمل کنید؛ خداوند میداند که این مجازات خیلی سنگین است به همین دلیل تأکید دارد؛ در علم اصول گفتیم که در حقوق کیفری این بحث مطرح است که هدف از مجازات چیست؟ این بحث البته به اسلام و کشورهای اسلامی هم منحصر نیست.
فلسفه مجازات در اسلام
وی افزود: مثلا گفته شده که ما مجرم را مجازات میکنیم تا اصلاح شود ولی آیا همه مجازاتها اصلاح کننده است؟ بهترین مدل و روش بیان شده هم این است که مجازات باید طوری باشد که اجازه ندهد مردم مرتکب جرم شوند نه اینکه بخواهند در صورت ارتکاب، مجازات شوند. یعنی دفع مقدم بر رفع است.
استاد سطح عالی حوزه تصریح کرد: فلسفه مجازات در اسلام، بازدارندگی است؛ یعنی مجازات آنقدر سنگین است که فرد جرئت ندارد طرف جرمی برود؛ الان اگر مجازات اعلام و واقعا اجرا هم شود افراد جرئت برخی گناهان مانند زنا را پیدا نخواهند کرد زیرا برای زنا صد تازیانه خواهد خورد؛ البته اثبات جرم در اسلام آسان نیست؛ مثلا زنای غیرمحصنه صد تازیانه دارد ولی اثبات آن نیاز به ۴ شاهد عادل دارد که شهادت دهند و یا زانی و زانیه چهار بار جداگانه اقرار کنند که اثبات آن به راحتی محقق نمیشود.
وی همچنین با اشاره به تفسیر آیه ۳۸ سوره نبا «يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا»، گفت: در این آیه اشاره به قیامت دارد و گفته شده که روزی است که ملائکه و روح در صف میایستند؛ در سوره قدر به تنزل ملائکه و روح اشاره کرده است و ظاهرا محتوای این دو یکی است. مفهوم ملائکه روشن است؛ موجودات بالاتر از عالم ماده هستند و به عنوان فلسفی در ذات و فعل مجرد هستند و در عالم عقل مستقرند.
روح همان حقیقت محمدیه است
آیتالله هادوی تهرانی اظهار کرد: اما روح در قرآن به معنای اینکه انسان روح و جسمی دارد به کار نرفته است گرچه در مورد روح انسان «نَفَختُ فیِه مِن روحی» گفته شده است ولی آن هم روح خداست یا در مورد عیسی بن مریم هم روح الله گفته میشود؛ مقصود از روح در این آیه مراد یک فرشتهای است و علت اینکه نام او جدا از سایر فرشتگان ذکر شده به این خاطر است که جایگاهش در میان ملائکه از بقیه بالاتر است.
وی افزود: با توجه به روایت اول ما خلق الله نوری و قاب قوسین او ادنی در مورد نبی اعظم، روح یعنی همان حقیقت محمدیه و اول ما خلق الله و جایگاهی که پیامبر در قوس صعود به آن رسید؛ در روز قیامت حقیقت محمدیه و ملائکه صف میبندند و سکوت میکنند مگر آنکه خدا به کسی اذن دهد.
وی تأکید کرد: البته در دنیا هم همین است و کسی جز اذن الهی تکلم نمیکند زیرا هیچ چیزی جز قدرت الهی وجود ندارد ولی باطن آن معلوم نیست اما در قیامت باطن همه چیز هویدا میشود و هیچ کس جز صواب چیزی نمیتواند بگوید.