خطا
  • XML Parsing Error at 9:12. Error 76: Mismatched tag

دینداران حقیقی ارزش های دین را انتخاب می کنند نه درآمدهای دنیوی را

یکشنبه, 31 تیر 1403 ساعت 11:58
منتشرشده در اخبار

آیت الله هادوی تهرانی در گفت وگو با شفقنا: «مشتاقان و شیفتگان قدرت» در مقابل امام حسین(ع) ایستادند/ عده ای برای رسیدن به اهداف خود، دین را لقلقه زبان می کنند/ در جامعه ای که به «ظواهر دینی» توجه شود، «کاسبان دین» بازیگری می کنند/ دینداران حقیقی ارزش های دین را انتخاب می کنند نه درآمدهای دنیوی را/ عده ای برای رسیدن به پُست آبروی دیگری را می برند/ خدشه به آبروی دیگران جنایت علیه بشریت است/ ایمان حقیقی در جان «دینداران دین نما» رسوخ نکرده است

شفقنا – آیت الله هادوی تهرانی، استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه بیان کرد: در دوره امام حسین(ع) مشتاقان و شیفتگان قدرت و کسانی که دنبال این بودند که در سایه این شیفتگان قدرت، زندگی برای خودشان درست کنند، برای رسیدن به مناصب و اهداف خود، دین را لقلقه زبان می کنند.

آیت الله هادوی تهرانی گفت: امام حسین(ع) نماینده و سرسلسله «الدَیّانون» هستند و شاخصه گروه «الدَیّانون» است که آن زمان که بین دین و دنیا قرار می گیرند، دین را انتخاب می کنند نه دنیا را؛ و زمانی که بین ارزش های دینی و درآمدهای دنیوی قرار بگیرند، ارزش های دین را انتخاب می کنند نه درآمدهای دنیوی را. در نقطه مقابل کسانی هستند که وقتی بین دین و دنیا قرار می گیرند، دنیا را انتخاب می کنند و به سراغ دنیا می روند و وقتی یک مقامی و پستی به قیمت یک کار خلاف شرعی قابل دستیابی است به دنبال آن می روند.

وی تأکید کرد: تا وقتی در جامعه فقط به ظواهر دینی توجه شود و در حد ظواهر، افراد مورد ارزیابی قرار بگیرند و آنهایی که امتحانشان را پس دادند از کسانی که امتحان ندادند، تفکیک نشوند و توجه نشود که این افراد در یک میدانی دینداری خود را به صورت واقعی ثابت کرده اند یا ثابت نکرده اند، اینگونه افراد در این جامعه میدان دارند و به این راحتی هم نمی شود، ریاکاری آنها را آشکار کرد.

آیت الله هادوی تهرانی متذکر شد که گاهی برای رسیدن به یک موقعیت اجتماعی و برای رسیدن به یک پست اجتماعی و سیاسی حاضر هستیم آبروی افراد را از بین ببریم و شخصیت شان را نابود کنیم برای اینکه خود به یک جایگاهی برسیم! این مشخصه گروه مقابل امام حسین(ع) است. آنها علی رغم اینکه می دانستند امام حسین(ع) فرزند رسول اکرم(ص)، عزیز و پاره تن رسول الله(ص) است، به میدان آمدند و با او درگیر شدند تا به مُلک ری و موقعیت سیاسی و اجتماعی دست پیدا کنند.

در ادامه متن کامل گفت وگوی شفقنا با آیت الله هادوی تهرانی را می خوانید:

امام حسین(ع) فرمودند: “به راستى كه مردم بنده دنيا هستند و دين لقلقه زبان آنهاست، تا جايى كه دين وسيله زندگى آنهاست، دين دارند و چون در معرض امتحان قرار گيرند، دينداران كم مى‌شوند” این فرمایش امام به چه معنا و مفهومی است و برای دنیای امروز قابل تفسیر است؟  

جمله ای در کتاب تحف‌العقول از امام حسین(ع) نقل شده که در قسمتی از این فرمایش، حضرت می فرمایند: «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون؛ به راستی که مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنهاست، تا جايى كه دين وسيله زندگى آنهاست، اطراف دین هستند و زمانی که خالص می شوند و در معرض امتحان قرار می گیرند، دینداران واقعی کم می شوند.» مخاطب این سخن امام حسین(ع) کسانی هستند که به ظاهر مسلمان هستند و به ظاهر ایمان به خدا و پیامبر و احیاناً ائمه(ع) دارند، اما دین در جان آنها نفوذ نکرده و همچنان «عبیدُ الدنیا؛ بردگان دنیا» هستند و بندگان خداوند نیستند.

این دسته از افراد برای اینکه زندگیشان بچرخد و حیاتشان در دنیا تأمین شود، به اسم، دیندار هستند، اما وقتی زمان امتحان و سختی ها می شود که باید به خاطر خدا و دین قربانی داد و سختی کشید، اینجاست که دینداران واقعی کم هستند.

قرآن کریم در سوره مبارکه اعلی می فرماید: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا» اینها دنیا را ترجیح می دهند، «وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقى»‌؛ اما آخرت بهتر و ماندگارتر است. یا در داستانی شخصی به امام صادق(ع) که در مسجد الحرام نشسته بود، عرض کرد که امسال حاجی بسیار زیاد است، حضرت فرمودند: «ما اقل الحجیج و اکثر الضجیج؛ چه قدر حاجی کم است، اما سر و صدا زیاد است!» و سپس فرمودند: از میان انگشتان من نگاه کن و وقتی نگاه کرد، دید که تعداد کمی از این جمعیت بسیار، حاجی و مُحرم هستند و بسیاری در هیبت حیوانات یعنی اهل دنیا هستند.

بنابراین «عبیدُ الدنیا» کسانی هستند که «یحوطونه مادرَّت معایشُهم»؛ تا وقتی زندگیشان می چرخد، با اسم دین در اطراف دین هستند لذا برخی دینداران، دین نمایی بیشتری دارند و ظاهرشان بسیار متدین تر است، اما دین و ایمان در جانشان رسوخ نکرده به همین دلیل وقتی «مُحَّصوا بالبلاء»؛ نوبت امتحان می رسد، «قَلَّ الدَیّانون» شمار دینداران کم می شود.

چه مکتبی و چه کسانی دین را لقلقه زبان می کنند و مخاطب کلام امام حسین (ع) هستند؟

این مساله در هر دوره ای به یک شکلی خودش را نشان می دهد، در دوره امام حسین(ع) مشتاقان و شیفتگان قدرت و کسانی که دنبال این بودند که در سایه این شیفتگان قدرت، زندگی برای خودشان درست کنند، مخاطب این کلام حضرت بودند. به طور کلی در هر روزگاری افرادی بوده و هستند که برای رسیدن به مناصب و اهداف خود، دین را لقلقه زبان می کنند.

وقتی در جامعه دین فقط لقلقه زبان باشد و در عمل معیارها و شاخصه های دینی دیده نشود، چه نشانه هایی در میان مردم در ابعاد رفتاری و عملی ظهور و بروز می کند؟ چه اتفاقی می افتد یا چه شیوه ای بر زندگی ها غلبه می کند که موجب می شود از دین استفاده ابزاری شود؟ 

وقتی در یک جامعه ای مناصب مناسب شخصیت های دیندار و  متدین است، افراد خودشان را به چهره دینداران تبدیل می کنند و به میدان می آیند و با دین نمایی هایی که می دانند، سعی می کنند که موقعیت ها را به دست بیاورند و گاهی به گونه ای میدان را به دست می گیرند که کسانی که ساده لوح هستند، گمان می کنند آنها دینداران کم نظیری هستند.

وقتی در جامعه توجه به ظواهر دینی نمود پیدا می کند و اشخاصی که به ظاهر خود را متدین و مقدس نشان می دهند، افزایش پیدا می کند در حالی که التزام به ارزش ها و مفاهیم اصیل دینی که شاید خیلی پیدا نباشد و در چشم دیده نشود، به زاویه می رود و افراد برای آنها چندان مهم نیست چون برای کسب و کارشان بی فایده است! اینان کاسبان دین هستند و به دنبال این هستند که بتوانند تبلیغاتی انجام دهند و نمایشی را اجرا کنند و به تعبیر آقای بهاء الدینی بازیگر هستند در حالی که در محضر خدا نمی شود بازیگری کرد، ولی اینان «تؤثرون الحیاة الدنیا؛ حیات دنیا را برگزیدند و به دنبال این مسایل هستند.»

به نظر شما تا چه زمانی عده ای می توانند از دین برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند؟ آیا زمانی خواهد رسید که ریاکاری ریاکاران برملا شود؟

تا وقتی در جامعه فقط به ظواهر دینی توجه شود و در حد ظواهر، افراد مورد ارزیابی قرار بگیرند و آنهایی که امتحانشان را پس دادند از کسانی که امتحان ندادند، تفکیک نشوند و توجه نشود که این افراد در یک میدانی دینداری خود را به صورت واقعی ثابت کرده اند یا ثابت نکرده اند، اینگونه افراد در این جامعه میدان دارند و به این راحتی هم نمی شود، ریاکاری آنها را آشکار کرد. در تعبیر معروفی آمده: «مرائیان را بحطام دنیا بتوان دانست» یعنی اهل ریا را می توان با کالاهای بی ارزش دنیا ارزیابی کرد چون آنها دنیا دوست، دنیا پرست و دلبسته دنیا هستند و زندگی دنیا را انتخاب کردند، این افراد را با دنیا می توان امتحان کرد و ثابت نمود که به دنبال قدرت، شهرت و ثروت هستند یا شهرت، قدرت و ثروت برای آنها مهم نیست. می توان ثابت کرد که آیا برای او مهم است که کاری به نام او زده شود یا عمل دینی خود را به دیگران نشان دهد؟! چنین شیوه ای از جمله نشانه های افراد اهل ریاست.

امام حسین(ع) نماینده و سرسلسله الدَیّانون و سرسلسله کسانی که مُحَّصوا بالبلاء؛ امتحان و خالص شدند، هستند. سیدالشهداء در میدان کربلا همه آنچه را که داشت از جمله فرزند، اصحاب و جان مبارکشان را در راه خدا به صحنه آورد، شاخصه گروه «الدَیّانون» این است که آن زمان که بین دین و دنیا قرار می گیرند، دین را انتخاب می کنند نه دنیا را؛ و زمانی که بین ارزش های دینی و درآمدهای دنیوی قرار بگیرند، ارزش های دین را انتخاب می کنند نه درآمدهای دنیوی را.

در نقطه مقابل کسانی هستند که وقتی بین دین و دنیا قرار می گیرند، دنیا را انتخاب می کنند و به سراغ دنیا می روند و وقتی یک مقامی و پستی به قیمت یک کار خلاف شرعی قابل دستیابی است به دنبال آن می روند.

لطفا شاخصه های دو اسلامی که امام حسین (ع) برای آن و در برابر آن بپاخاست را از منظر منزلت کرامت انسانی در این دو اسلام تبیین فرمایید؟ چه زمینه ها و عواملی سبب شد که اسلام پیامبر (ص)از انسان و انسانیت تهی شود و به سرانجام حاکمیت اموی و یزیدی مبتلا شود؟

در اسلام حرمت و آبروی مومن مانند حرمت و ارزش خون اوست، ما به این راحتی آمادگی نداریم که کسی را بکشیم، اما گاهی برخی به راحتی آماده هستند که آبروی کسی را ببرند، از بین بردن آبرو یعنی از بین بردن و کشتن شخصیت؛ در اسلام کشتن شخصیت یک شخص، کمتر از کشتن او نیست، اما ما گاهی برای رسیدن به یک موقعیت اجتماعی و برای رسیدن به یک پست اجتماعی و سیاسی حاضر هستیم آبروی افراد را از بین ببریم و شخصیت شان را نابود کنیم که این جنایت علیه بشریت به معنای واقعی کلمه را به راحتی انجام دهیم برای اینکه خود به یک جایگاهی برسیم! این مشخصه گروه مقابل امام حسین(ع) است. آنها علی رغم اینکه می دانستند امام حسین(ع) فرزند رسول اکرم(ص)، عزیز و پاره تن رسول الله(ص) است، به میدان آمدند و با او درگیر شدند تا به مُلک ری و موقعیت سیاسی و اجتماعی دست پیدا کنند. طبق تعبیر امام حسین(ع)، این صحنه ی بلا و امتحان است و همیشه این موقعیت ها و امتحان هاست تا معلوم شود که چه کسی اهل دین و چه کسی بنده دنیاست. «خوش بود گر محک تجربه آید به میان/ تا سیه روی شود هر که در او غش باشد»

محک تجربه نشان می دهد که چه کسی خالص و اهل دین است و چه کسی این چنین نیست و فقط آمده از دین بهره برداری کند و فایده دنیوی را ببرد و به مناصب و موقعیت های اجتماعی، قدرت و ثروت و شهرت برسد.

این امتحان مستمر الهی است تا انسان ها خودشان با انتخاب خودشان راه درست را پیدا کنند، «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً». خداوند می فرماید که ما راه را نشان دادیم، یا شکرگزار هستند و از این راه می روند یا کفران نعمت می کنند و خلاف آن را انتخاب می کنند. البته «لَئِن شَكَرتُم لَاَزیدَنَّكُم وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ» آنهایی که اهل شکر هستند، خداوند بیش از این می دهد و کسانی که اهل کفران نعمت هستند، عذابشان شدید است.

اهل کفران ممکن است در دنیا چند صباحی به موقعیت هایی برسند همچنان که تاریخ نشان می دهد که چگونه برخی به قدرت ها و حکومت ها رسیدند و چند صباحی بودند، اما نهایتاً «إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ»؛ گرفتار عذاب شدید هستند و ممکن است که در ظاهر «الدَیّانون» شکست بخورند، همانند امام حسین(ع) که به ظاهر در صحنه کربلا شکست خوردند، اما در واقع پیروز واقعی میدان حضرت بودند و ماندگار شدند. امام حسین(ع) منشأ حرکت و حیات آزادگان سراسر عالم شدند و تا ابد این چنین خواهد بود.

سخنی منصوب به رسول اکرم(ص) است که فرمودند: «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ؛ حسین از من است و من از حسین هستم» چون مکتب و آیین پیامبر(ص) به برکت حسین باقی مانده و پیروز واقعی حسین(ع) است و میدان نهایی در دست «الدَیّانون» خواهد بود هر چند که تعداد آنها کم باشد.

خداوند فرمود: اندکی از بندگان من اهل شکر هستند. امید است که ما جزو شاکرین نعمت الهی و الدَیّانون باشیم و جزو کسانی نباشیم که دین لقلقه لسان آنهاست و در حقیقت دین یک بازیچه و لقلقه ای در دست ما نباشد که بخواهیم با آن به اهداف، مقام و موقعیتی برسیم.

لینک خبر

https://fa.shafaqna.com/news/1847042