به گزارش ایکنا، آیتالله مهدی هادویتهرانی، در ادامه تفسیر سوره مبارکه فرقان به آیه ۵۹ «الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا» اشاره کرد و با بیان اینکه حقیقت خداوند بر انسان پوشیده است، لذا حقیقت استوای خدا بر عرش هم امر پوشیدهای است، گفت: استوا بر عرش، کنایه از قدرت بینهایت خداوند است؛ خداوند به دلیل داشتن قدرت و سلطنت دچار نخوت نمیشود؛ سلاطین بشری حتی اگر احتمال بدهند که فردی صد سال آینده ممکن است، برای آها خطری داشته باشد، ریشه او را میکنند.
وی افزود: ولی خداوند دارای رحمت واسعه برای همه بشریت است و نسبت به مؤمنان هم رحمت رحیمیه و ویژه دارد؛ لذا این انسان است که وقتی قدرت به او داده شد در بین راه هدایت و ضلالت، ضلالت را بر میگزیند و البته خداوند به او مهلت می دهد تا شاید به راه باز گردد؛ البته این اعطای فرصت به معنای یکی دانستن کافر و مؤمن نیست.
استاد حوزه تصریح کرد: مواجهه یکسان با کافر و مؤمن در تنافی و تضاد با حکمت خداوند است، ولی باز خداوند با وجود سیطره بر عالم نسبت به کافر هم رحمت عام خود را دارد.
وی با اشاره به تعبیر «فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا»، افزود: مطمئنا خبیر نسبت به پیامبری که در شب معراج به جایی رسید که فرشته وحی نتوانست با او همراهی کند، خود خداوند است ولی برای ما افراد عادی و بشر معمولی، انبیاء و اولیاء و ائمه(ع) و اهل معرفت و کسانی که کشف و شهود دارند خبیر هستند.
آیتالله هادوی تهرانی اظهار کرد: بشر معمولی با علوم حصولی سروکار دارد، ولی همه علم این نیست؛ پیامبر در لحظات وفات سر مبارک امام علی(ع) را گرفتند و در گوش امام مطلبی فرمودند و وقتی از امام سؤال شد که پیامبر چه فرمودند ایشان گفت: پیامبر برای من هزار باب علم گشود که از هر کدام هزار علم گشوده میشود.
وی بیان کرد: در آیه ۶۰ فرموده وقتی به مشرکان گفته میشود بر رحمان سجده کنید، میگویند رحمان چیست؟ این در حالی است که در آیات گذشته خداوند رحمان را معرفی کرد و فرمود او کسی است که در شش دوره عالم را خلق کرد و سپس بر عرش عالم تکیه کرد. استدلال اینها در برابر پیامبر این است که میگویند ما در برابر خدایی که تو(پیامبر) معرفی میکنی سجده کنیم؟.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: در ادامه فرموده است که این افراد به جای خضوع و خشوع در برابر خدا بیشتر از خدا فاصله میگیرند و نخوت و تکبر میورزند؛ این حالتی است که در اهل فسق، کفر و شرک وجود دارد و حتی مراحلی از آن در اهل ایمان هم وجود دارد.
وی افزود: انسان در هر مرتبه و نقطهای عصیان کند دائما بر عصیان افزوده شده و ممکن است تا جایی برسد که خداوند او را رها و فراموش کند؛ به همین دلیل انسان نباید خطر گناهان کوچک را هم نادیده بگیرد، زیرا هر گناهی فاصله میان خداوند و انسان ایجاد و هر اطاعتی هم قربی میان انسان و خدا ایجاد میکند در حقیقت انسان تدریجا و گام به گام به سوی تقرب و دوری از خدا میرود.
شقاوت ابدی؛ نتیجه مقاومت در برابر حق
استاد سطح عالی حوزه گفت: گاهی حتی وقتی به انسانهای مؤمن گفته میشود که فلان کار جایز نیست انجام ندهید ناراحت میشود، این حساسیت در برابر حق مرتبه ضعیفی از دوری از حقیقت است که انسان همواره تلاش میکند از این حقیقت دور شود؛ مثلا همه میدانیم سرانجام خواهیم مرد، ولی کمتر دوست داریم به یاد مرگ باشیم حال آنکه یاد مرگ پویایی، نشاط و شادابی در زندگی دنیا به همراه دارد.
آیتالله هادوی تهرانی با بیان اینکه ما تصور میکنیم اگر یاد مرگ باشیم، زدوتر رخ خواهد داد، اضافه کرد: هرگاه اجل انسان فرا رسد تاخیری نخواهد داشت، بنابر این این طور نیست که اگر مرگ را فراموش کردیم، او هم ما را فراموش خواهد کرد، البته برخی اعمال باعث طولانیترشدن عمر میشود، ولی چشیدن مرگ به تعبیر قرآن برای همه تردیدناپذیر است.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: عدم خضوع و خشوع در برابر خدا و نپذیرفتن حقیقت و موضعگیری در برابر آن به تدریج به جایی منجر میشود که فرد به شقاوت میرسد.
وی افزود: در آیات ۶۱ و ۶۲ هم خداوند مجدد به بیان نمونههای دیگری از خلقت پدیدههای عالم پرداخته و فرموده است که «بزرگوار است آن كسى كه در آسمان برجهايى نهاد و در آن چراغ و ماهى نوربخش قرار داد؛ و اوست كسى كه براى هر كس كه بخواهد عبرت گيرد يا بخواهد سپاسگزارى نمايد شب و روز را جانشين يكديگر گردانيد. در این آیات تأکید بر این است که خداوند این عالم را خلق نکرد تا فقط صبح شود و سر کار برویم و شب بخوریم و بخوابیم، بلکه این همه آیاتی برای یاد و شکرگزاری در برابر خداوند است.