به گزارش ایکنا، آیتالله مهدی هادوی تهرانی، استاد درس خارج حوزه علمیه 30 مهرماه در ادامه تفسیر سوره مبارکه معارج، گفت: اشاره شد که علامه طباطبایی فرموده است؛ هرچند سیاق این سوره تناسب با مکیبودن دارد زیرا با بحث قیامت آغاز شده است ولی این سوره مدنی است زیرا در آیه ۲۴ به بحث زکات پرداخته است و زکات در مدینه تشریع شده است. ضمن اینکه از منظر علامه، چند آیه ماقبل و مابعد آن تا آیه ۳۵ هم مدنی است لذا در نهایت از دید وی، این سوره مدنی است هرچند مفسران زیادی آن را مکی میدانند.
وی با بیان اینکه شیخ طوسی در تبیان مانند بقیه مفسران این سوره را مکی میداند و مطرح کرده که هیچ اختلافی بین مفسران از این جهت وجود ندارد، اضافه کرد: در اولین آیه این سوره آمده است: سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ؛ شیخ طوسی در مورد سَأَلَ فرموده است که اهل مدینه و شام آن را بدون همزه خواندهاند(سال) و در این صورت دو معنا دارد یکی از ماده سیل است که در این صورت «سال» یک وادی در جهنم است و دیگری ممکن است به معنای کلمه با همان همزه(سَأَلَ) باشد.
آیتالله هادوی تهرانی تصریح کرد: شیخ طوسی از قول فراء نقل کرده که آن سَائِلٌ، فردی بوده که در جنگ بدر به اسارت گرفته شد. ایشان میفرماید نحویون «باء» در «بِعَذَابٍ» را به معنای «عن» گرفتهاند ولی علامه طباطبایی معنای «باء» را به معنای «عن» نمیداند، و فرموده است سَأَلَ به معنای طلبکردن است و باء به معنای عن نیست. چون آن فرد به پیامبر(ص) گفت آن عذابی که دائما وعده میدهی بگو بیاید و ظاهرا فرمایش علامه به ظاهر آیه نزدیکتر است.
تاکید بر قیامت در آیات فراوان
وی ادامه داد: یکی از اهداف قرآن کریم تاکید بر مسئله قیامت است و اینکه قطعا رخ خواهد داد و هر کسی که کافر است گرفتار عذاب خواهد شد.
هادوی تهرانی اضافه کرد: البته همانطور که بارها عرض شد مفاهیم قرآنی مشکک هستند لذا کفر مراتب دارد و عذاب هم مشکک است؛ بالاترین مرتبه کفر این است که فردی منکر خدا و نبوت و قیامت و ... شود ولی گاهی فرد خدا را قبول دارد ولی او را به عنوان خالق میشناسد ولی به دستورات او عمل نمیکند. قبول دارد قیامت هست ولی به اینکه در آنجا به همه چیز رسیدگی خواهد شد و پاداش و جزایی در کار است، معتقد نیست.
ایمان انسان به اندازه التزام به دستورات خداست
آیتالله هادوی تهرانی تصریح کرد: به اندازهای که انسان ملتزم به احکام خدا و دستورات پیامبر(ص) باشد به همان اندازه مؤمن است و به همان اندازه که اینها را قبول ندارد گرفتار کفر است و هر مقدار مرتبه کفر او بیشتر باشد به همان اندازه هم گرفتار عذاب خواهد شد.
این استاد تفسیر حوزه علمیه گفت: ما قرآن میخوانیم و از وضعیت کفار آگاهیم ولی خودمان را چون شیعه میدانیم اهل نجات هم میدانیم و به راحتی پشت سر دیگران غیبت کرده و تهمت میزنیم و بدگویی میکنیم و هر کار بدی خواستیم انجام میدهیم و اختلاس و دزدی میکنیم و فکر هم میکنیم اهل نجات هستیم.
اسلامی که برخی مداحان ترویج میکنند حقیقی نیست
وی با تاکید بر اینکه اسلامی که برخی مداحان ترویج میکنند اسلام نیست، اظهار کرد: این اسلامی که برخی مداحان ترویج میکنند اسلام نیست و مطلبی نیست که ائمه(ع) آورده باشند و این سخن از مصادیق بارز همان روایت شریف است که فرمود: کونوا علینا زینا و لا تکونوا علینا شینا. این نوع رفتارهای ما مصداق بارز «شین» علیه اهل بیت(ع) است.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: کسانی که به مردم جرئت میدهند هر کاری دوست دارید انجام دهید چون عشق امام حسین(ع) را دارید و شیعه هستید پس بهشتی خواهید بود دل امام زمان(عج) را میرنجانند و این طور نیست که این حضرات به این اباطیل راضی باشند.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: عذاب برای کافران واقع خواهد شد و این عذاب، حتمی است و افراد متناسب با هر مرتبه از کفرشان عذاب خواهند شد. در روایات داریم که فرد در حین ارتکاب یک گناه، ایمان خودش را از دست میدهد و اگر در همان حال گناه از دنیا برود چه بسا در زمره کافران قرار بگیرد و ایمان زمانی محکم است که التزام به عقاید و باورها و احکام وجود داشته باشد.
عذاب شدید برای تکذیب قارعه
ایشان همچنین در ادامه تفسیر سوره مبارکه حاقه، بیان کرد: در آیه چهارم سوره حاقه بیان شده که دو قوم ثمود و عاد قارعه را تکذیب کردند «كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ»؛ قارعه مانند الحاقه از اسامی قیامت است. شیخ طوسی فرموده است که ثمود همان قوم صالح و عاد قوم هود است که روز قیامت را منکر شدند.
استاد حوزه علمیه با اشاره به معنای قارعه، افزود: گفته شده روز قیامت طوری است که بندگان وقتی در آن روز قرار بگیرند قلوبشان شروع به کوبیدن شدید میکند و به این دلیل به آن قارعه گفته شده است و شیخ طوسی گفته تعبیر قرآن زیباست چون اول الحاقه را فرمود و بعد قارعه. خداوند فرموده است نتیجه این تکذیب، این بود که قوم ثمود توسط طاغیه هلاک شدند؛ طاغیه یعنی چه؟ علامه طباطبایی فرموده است که طاغیه، عواملی است که سبب هلاکت قوم ثمود شد.
معنای طاغیه از منظر علامه و شیخ طوسی
وی اضافه کرد: به تعبیر علامه طاغیه صیحه شدیدی است که باعث نابودی این قوم شد و در آیه دیگر از کلمه رجفه استفاده شده است، در آیه دیگری هم از کلمه صاعقه بهره برده است و علامه طاغیه را یکی از این چند کلمه میداند یعنی طاغیه یا صاعقه، یا رجفه و یا صیحه است و البته اینکه این سه با هم باشند هم تنافی ندارد زیرا قبل از زلزله صدایی میآید و بعد رجفه و لرزش رخ میدهد و اینکه همزمان با آن صاعقه هم رخ دهد منافاتی ندارد و این هر سه با هم باعث نابودی ثمود شده است.
آیتالله هادوی تهرانی اظهار کرد: ایشان احتمال دیگری مطرح کرده و آن اینکه گفتهاند از مصدر طغیان است، یعنی علت هلاکت، طغیان قوم ثمود بود چون در سوره شمس فرمود: كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا؛ یعنی ثمود به واسطه طغیانشان، قیامت را تکذیب کردند و عذاب شدند ولی شیخ طوسی نقل کرده که طاغیه، طغیان است لذا نظر این دو بزرگوار با هم فرق دارد.
آیتالله هادوی تهرانی تصریح کرد: علامه طباطبایی عامل هلاکت را مورد توجه قرار داده و شیخ طوسی، دلیل هلاکت را بیان کرده است و علامه برای استناد این سخن به آیه بعد هم اشاره کرده و گفته که در آیه بعد، نحوه هلاکت قوم عاد بیان شده است. وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ یعنی قوم عاد با طوفان شدید و کشنده نابود شدند.
وی تاکید کرد: بنده معتقدم اینکه ما طغیان را به صیحه، رجفه و یا صاعقه معنا کنیم هیچ وجه لغوی ندارد لذا به نظر بنده فرمایش شیخ طوسی در اینجا دقیقتر از علامه طباطبایی است.