به گزارش ایکنا، آیتالله مهدی هادوی تهرانی، استاد حوزه علمیه، چهارم آبانماه در ادامه مباحث تفسیری خود به آیه ۹۲ به بعد سوره کهف پرداخت و گفت: قرآن کریم بعد از حرکت ذوالقرنین به سمت غرب و شرق که توضیح داده شد، فرمود او به دنبال هدفی رفت تا بین دو کوه رسید «حَتَّى إِذَا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمَا قَوْمًا لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلًا» و در آنجا قومی را یافت که به تعبیر علامه طباطبایی، مردمان سادهای بودند. شیخ طوسی معتقد است مردم این منطقه، دارای زبان خاصی بودند که نمیتوانستند با ذوالقرنین مکالمه کنند.
وی افزود: چون منطقهای که ذوالقرنین رفته، چین امروز و اطراف آن میشود، هر دو برداشت از شیخ طوسی و علامه میتواند درست باشد؛ البته در نهایت اینها با ذوالقرنین سخن گفتند و مفاهمه کردند و طوری نبود که اصلا نتوانند با هم ارتباط کلامی برقرار کنند؛ این قوم خطاب به ذوالقرنین گفتند که قوم یأجوج و مأجوج در این منطقه فساد ایجاد کردهاند؛ آیا اگر ما به تو هزینه بدهیم و مخارج را تامین کنیم، تو سدی بین یأجوج و مأجوج ایجاد میکنی تا ما در امان باشیم و ذوالقرنین هم قبول کرد. «قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا».
وی با بیان اینکه در مورد یأجوج و مأجوج علاوه بر این سوره در آیه ۹۶ سوره انبیاء «حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ» هم این الفاظ به کار رفته است، گفت: این آیه ناظر به علائم قیامت است و آن را به آخرالزمان نسبت دادهاند یعنی قوم یأجوج و مأجوج در آخرالزمان به سرزمینهای دیگر حمله میکنند و شاید مقصود این باشد که سدی که ذوالقرنین ایجاد کرده، باز خواهد شد و آب آن سرازیر میشود.
یأجوج و مأجوج از علائم آخرالزمان
استاد حوزه علمیه بیان کرد: البته همه روایات مربوط به آخرالزمان نیازمند تأویل است و طوری نیست که آن را همانند دوره صدور روایت معنا کنیم؛ مثلاً شاید و شاید ناظر به سلطه جهانی چین باشد. در مورد یأجوج و مأجوج گفته شده که زردپوست بودند و به همین مناطق چین و اطراف آن قابل تطبیق است که در آستانه قیامت مشکلاتی ایجاد خواهند کرد.
وی افزود: ذوالقرنین خطاب به این قوم گفت که خداوند بالاتر از آنچه را که شما به عنوان هزینه به من پیشنهاد میکنید، به من داده است و فقط شما با نیرویی مرا یاری کنید؛ «قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا» شیخ طوسی گفته یعنی مردانی از شما به کمک بنده بیایند و علامه فرموده است که بقوة مخصوص مردان نیست بلکه هر چیزی که بتواند در ساخت سد به من کمک کند که یکی از آنها مردان قوی هیکل و توانمند هستند. ذوالقرنین فرمود اگر شما قصد کمک دارید به من کمک کنید تا بین شما و قوم یأجوج و مأجوج «ردم» یعنی حجابی مستحکم ایجاد کنم. شیخ طوسی ردم را حجاب مستحکم و علامه طباطبایی آن را سد و مانع میداند.
وی با بیان اینکه برخی گزارشاتی داریم که اینها آدمخوار و وحشی بودند و حتی امروز هم گفته میشود چنین افرادی وجود دارند، اضافه کرد: ظاهراً ردم چیزی بالاتر از سد و مستحکمتر از آن است.
استاد تفسیر حوزه علمیه بیان کرد: در مورد آنچه ذوالقرنین ساخته در قرآن آمده او فرمود برای من قطعات آهن بیاورید، بنده بارها عرض کردهام قرآن بیش از آن که به صورت کتاب دیده شود و داستانهایی نقل کند فیلمنامه است و پلانهای متعدد را بازگو میکند؛ اولین پلان این است که برای من قطعات آهن بیاورید. پلان بعدی «حتی اذا ساوی» بین این دو کوه را مساوی کرد «آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا ﴿۹۶﴾».
وی ادامه داد: شیخ طوسی فرموده است که به خود کوهها صدف میگویند و علامه فرموده دوطرف جانب کوه را صدف میگویند. علامه در مورد زبرالحدید گفته است فقط آهن نبوده بلکه سنگ هم بوده ولی چون آهن استحکام زیادتری دارد، آهن آورده شده است و حتی میتوان گفت مراد سنگ آهن است و بعد از اینکه بین این دو کوه را از سنگ آهن پر کرد به آنها گفت در آن بدمید و آنقدر دمیدند تا آهن ذوب شد.
وی اضافه کرد: ذوالقرنین دستور داد «قِطر» برای من بیاورید که شیخ طوسی آن را مس دانسته و علامه طباطبایی هم آن را مس یا فلز دیگری میداند یعنی بین دو کوه را با آهن و یا سنگ آهن پر کردند و آتشی برافروخته شد و آهن ذوب شد و برای گرفتن درزها و شکافها، مس هم آوردند و دیوار آهنین و مستحکم و به تعبیر خود ذوالقرنین، ردم ساخت، بدون آن که پولی از آنها بگیرد.
استاد حوزه علمیه اضافه کرد: در آیه ۹۷ «فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا» فرموده است: اسْطَاعُوا و اسْتَطَاعُوا به یأجوج و مأجوج بازگشت دارد یعنی آنها نه میتوانستند کانالی حفر کنند و یا از کوه به این طرف بیایند. علامه اشاره کرده که نقب در دیوار مانند شکاف در چوب است.
چرایی بیان داستان یأجوج و مأجوج در قرآن
آیتالله هادوی تهرانی با طرح این پرسش که خداوند با اینکه این داستان را در تورات آورده بود، چرا دوباره در قرآن بیان فرموده است و حکمت آن چیست؟ تصریح کرد: خدا از ابتدا میدانسته وقتی این مطالب در تورات باشد یهودیان درباره آن سؤال میکنند و از طرفی قرآن برای هدایت آمده نه بیان مسائل علمی و تاریخی با اینکه مطالب علمی و تاریخی هم دارد؛ ذوالقرنین در آیه ۹۸ «قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا» به حکمت این موضوع اشاره کرد و گفته است این چیزی که من ساختم، رحمتی از جانب پروردگار من است نه اینکه من کاری کرده باشم.
استاد حوزه علمیه اضافه کرد: در آیات قبل هم اشاره شد که ذوالقرنین تحت احاطه خاص خدا بوده و توجه ویژه به ایشان بوده است؛ یا در آیاتی که درباره سفر او به غرب فرمود ما به او این سلطه را در زمین داده و ابزارهای مختلف را در خدمت او قرار دادیم. این مسئله دال بر این است که خدا به برخی بندهها، توجه خاص دارد.
اخلاص؛ رمز عنایت ویژه خدا به برخی بندگان
وی اضافه کرد: ویژگی چنین بندگانی آن است که کارهای بزرگ انجام میدهند ولی آن را از خودشان نمیدانند بلکه آن را رحمت خدا برمیشمارند. فرق قارون و فرعون با انبیاء و اولیاء در این بود که آنها خودشان را جای خدا قرار دادند و گفتند ما خودمان توانایی و استعداد آن را داشتیم ولی انبیاء و اولیاء میگفتند ما هر چه داریم از خداست. اگر ما واقعا نعمتها را از خودمان ندانیم و از خدا بدانیم در این صورت توانی ایجاد میشود که باورکردنی نیست.
نقش شیخ بهایی در معماری و تمدن ایرانی اسلامی
وی اضافه کرد: اینکه برخی علما توفیقاتی کسب کردند که عجیب است، به همین دلیل است. شیخ بهایی که شخصیتی لبنانی بود در عین حال ادیب فارسی و فقیه زبردست، فیلسوف و عارف و مهندس و معمار هم بود و معماری که او بیش از ۴۰۰ سال پیش انجام داد، ما یک صدم آن را در طول بعد از انقلاب نتوانستهایم انجام دهیم. ساخت مرقد امام رضا(ع)، کربلا و نجف و میدان نقش جهان اصفهان، مساجد و مدارس آنجا کار او هست و متخصصان میدانند مثلاً ساحت مسجد امام در اصفهان چه عظمت معماری و مهندسی دارد.
وی افزود: مرحوم شیخ بهایی از صفه تا عالی قاپو را لولهکشی(کانال) کرده و آب آورده بود و حمامی ساخت که هنوز هم کسی نمیداند چگونه با یک شمع گرم میشد یا منارجنبان اصفهان نمونه عجیبی از کارهای این مرد بزرگ و نمادهای تمدن ایرانی ـ اسلامی است. قرآن کریم هم نمونهای از این دست افراد را معرفی کرده و مهمترین ویژگی آنها این بود که خود را نمیدیدند و فقط خدا را مدنظر داشتند.