خطا
  • XML Parsing Error at 9:12. Error 76: Mismatched tag

ولایت فقیه

پنج شنبه, 22 مهر 1389 ساعت 09:38
منتشرشده در دیدگاه ها

مفاد ولايت فقيه در نخستين آثار فقهي شيعه وجود داشته است
عضو هيئت امناي پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگي با تأكيد براينكه لفظ ولايت فقيه اصطلاحي متأخر است گفت: اگر با توجه به محتواي ولايت فقيه به سراغ منابع فقهي برويم ولايت فقيه بحثي نيست كه امام يا نراقي آن را ابداع كرده باشند بلكه از نخستين آثار فقهي شيعه وجود داشته است و جزو مسلمات براي فقها بوده و هست، ولايت عامه(مطلقه) فقيه هم نظر قاطبه فقهاست.
به گزارش خبرنگار روابط عمومي دفتر تبليغات اسلامي خراسان رضوي، نخستين جلسه از سلسله نشست هاي ‹ولايت فقيه؛ مباني و ديدگاه ها› با حضور آیت الله مهدي هادوي تهراني، مدرس خارج فقه و اصول حوزه علميه و عضو هيئت امناي پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگي پانزدهم مهرماه در دفتر تبليغات اسلامي خراسان رضوي برگزار شد.



آیت الله هادوي تهراني در اين نشست به بررسي ‹سير تاريخي نظريه ولايت فقيه در تفكر فقهاي شيعه› پرداخت و گفت: نكته اي كه به عنوان مقدمه بايد بدان توجه داشت اين است كه اصطلاح ولايت فقيه در آثار فقهي يك اصطلاح متأخر است.
بنابراين اگر در آثار فقهي به دنيال اصطلاح آن باشيم ممكن است به همان اشتباهي گرفتار شويم كه بسياري شدند و تصور كردند بحث ولايت فقيه، جديد و از ابداعات فقهاي متأخر است.

وي افزود: وقتي امام خميني(ره) برمبناي اين بحث انقلاب اسلامي را سامان داد برخي متفكران غرب زده گمان كردند كه ايشان اولين كسي است كه ولايت فقيه را مطرح كرده و اين بحث از ابداعات ايشان است، برخي هم ادعا كرده اند ولايت فقيه قدمت دويست ساله دارد و مبدع آن مرحوم نراقي در كتاب ‹عوائد الايام› است كه متاسفانه برخي علماي شيعه هم اين را مطرح كرده اند.

آیت الله هادوي تهراني اظهار داشت: جداي از اغراضي كه مي خواستند عمدا ديگران را به اشتباه بيندازند يكي از دلايل اين اشتباه اين است كه آنان به دنبال اصطلاح ‹ولايت فقيه› در آثار فقهي بودند زيرا اگر مفاد و محتواي ولايت فقيه را در نظر بگيريم مي بينيم كه به هيچ وجه نه تنها در فقه شيعه كه در فقه اهل سنت هم مطلب تازه اي نيست.

مفاد ولايت فقيه چيست؟
عضو هيئت امناي پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگي تصريح كرد: ولايتي كه در بحث ولايت فقيه مطرح است و (بعضا از رهزن هاي محققين ما نيز محسوب مي شود) از سنخ ولايت پدر و جد پدري نيست؛ معناي ولايت پدر و جد پدري به مفهوم كلمه ‹قيموميت› است يعني وقتي شخص توانايي صيانت از منافع و مصالح شخصي خود را ندارد نياز به ولي دارد تا منافعش را حفظ كند، ولي، قيم اوست كه آنچه او از آن ناتوان است برايش انجام مي دهد. متاسفانه برخي بزرگان و محققان هم اين اشتباه را مرتكب شده و فكر كرده اند ولايت فقيه به معناي همين ولايت پدري است و مي گويند در حالي كه آحاد جامعه اغلب افراد توانايي هستند و مي تواند از منافع خود صيانت كنند ولايت براي يك جامعه چه معنا دارد؟ بعد براي اينكه اين شبهه را پاسخ دهند مي گويند جامعه از آن جهت كه جامعه است(نه به لحاظ افراد) قاصر و ناتوان است و نمي تواند حافظ منافع خود باشد لذا به ولي نياز دارد.

وي ادامه داد: معتقدان به اين نظر، ولايت فقيه را از باب ناتواني اشخاصي مولي عليه لازم مي دانند در حالي كه اصولا بحث ولايت فقيه اين نيست بلكه بحث مديريت كلان جامعه و رياست و زعامت آن است البته نه بدين معنا كه شخصي از اميتازات ويژه براي منافع خود برخوردار شود بدين معنا كه از امتيازات براي منافع عمومي برخوردار شود يعني همان رهبري و مديريت اجتماعي كه معنايي متفاوت از معناي ولايت جد پدري است.

آیت الله هادوي تهراني با بيان اينكه فقيه، ولايت مشابه پدر و جد پدري دارد اما اين ولايت فقيه كه بر نابالغ و مردگان و ديوانگان است غير از ولايت فقيه مورد نظر ماست تصريح كرد: بنابراين مقدمه اصطلاح ‹ولايت فقيه› يك اصطلاح متأخر است و ولايتي كه در ولايت فقيه مطرح است به معناي زعامت، رهبري، مديريت اجتماعي براي حفظ مصالح عمومي است نه قيموميت كه ناشي از نقص مولي عليه باشد. از اين رو حتي اگر همه آحاد جامعه فقيه جامع الشرايط يا معصوم باشند باز هم ولايت بدين معنا اعتبار دارد و ارتباطي به نقص مولي عليه ندارد كه اگر برطرف شد ولايت هم پايان پذيرد، همچنان كه در دوران برخي معصومان چند معصوم با هم زندگي مي كردند ولي يكي از آن ها زعامت و امامت را برعهده داشت و سايرين تحت پرچم او عمل مي كردند. اكنون با توجه به معناي ولايت فقيه (نه لفظ آن) به منابع مراجعه مي كنيم.

ولايت فقيه از نگاه شيخ مفيد
وي ابراز داشت: در كتاب ‹مقنعه› شيخ مفيد كه قديمي ترين كتاب مفصل فقهي به شمار مي رود و به يك معنا تجلي ديدگاه هاي فقهي تا زمان شيخ مفيد(413ه.ق) است، اصطلاح ولايت فقيه وجود ندارد اما به لحاظ مفهوم و محتوا بدان اشاره شده است؛ آنجا كه در بحث امربه معروف و نهي از منكر مي گويد: ‹اقدام به اين مقام گاهي منجر به كشتن يا مجروح شدن فرد مقابل مي شود كه در اين صورت نيازمند اذن سلطان زمان است كه براي تدبير مردم يعني مديريت جامعه كه از مفاد ولايت فقيه است نصب شده است، همچنين در بحث اقامه حدود الهي (كه آن را از مصاديق نهي از منكر مي داند) آن را وظيفه سلطان الاسلام مي داند يعني كسي كه از ناحيه خدا به اين جايگاه منصوب شده است.

عضو شوراي عالي مجمع جهاني اهل بيت(ع) ادامه داد: شيخ مفيد در ادامه به افراد واجد اين سلطنت اشاره كرده و ائمه اطهار(ع)، منصوبين خاص در زمان حيات ائمه اطهار(ع) (اميران و حاكماني كه ائمه اطهار(ع) آن ها را منصوب كرده اند براي اقامه حد يا سلطنت) و فقهاي شيعه اي كه امكان اقامه حدود را دارند (اگر امكان آن نبود وجوب ساقط مي شود) از مصاديق اين سلطنت مي شمرد.

وي يادآور شد: شيخ مفيد بحث ولايت فقيه را به عنوان يك امر مسلم در كنار ولايت معصومين(ع) در آثار خود طوري معرفي مي كند كه گويي جزو مسلمات است و در ميان فقهاي شيعه كسي نظر مخالف آن را ندارد و شبهه اي بدان وارد نيست.

ولايت فقيه از نگاه شيخ ابوصلاح الحلبي(م447 ه.ق)
عضو شوراي بررسي متون علوم انساني وزارت علوم، تحقيقات و فناوري خاطرنشان كرد: ابوصلاح در كتاب ‹الكافي في الفقه› يك ابداع به لحاظ تاريخي داشته است زيرا پيش از وي شكلي كه او بحث را مطرح كرده است را شاهد نيستيم به طوري كه يك فصل در تنفيذالاحكام دارد و در مقدمه آن آورده است قصد از احكامي كه خدا ما را بدان متعبد كرده است، اجراي آن احكام و تحقق خارجي آن است اما اينكه احكام درست اجرا شود به يك سري شرايط نياز دارد از جمله به معرفت و شناخت كسي كه حكمش صحيح است و تنفيذش مورد امضاست (اهل تشخيص است) نياز دارد.

وي با اشاره به اينكه طبق نظر ابوصلاح اجراي احكام شرعيه و حكم به مقتضاي تعبد در احكام از واجبات امامان معصوم است و به آنان اختصاص دارد گفت: ولي اگر اجراي احكام به وسيله معصومين متعذر شد، تولي و تصدي اين امر از ناحيه كسي كه اهليت آن را از سوي معصومين(ع) دارد براي غيرشيعه جايز نيست همچنين كسي كه تمام شرايط لازم براي نيابت از امام را در حكم ندارد. (يعني بعد از معصوم و منصوب خاص معصوم، نوبت به شيعه مي رسد اما نه هر شيعه اي بلكه كسي كه شروط نيابت از امام را داشته باشد).

آیت الله هادوي تهراني تصريح كرد: علم به حق در حكمي كه به او رد مي شود (به تعبير امروزي فقيه مجتهد)، قدرت اجراي حكم همان گونه كه بايد و شايسته است، عقل و درايت، وسعت صبر و حلم، بصيرت به شرايط، عادل و متدين و ملتزم به احكام شرعي بودن و توان قيام به احكام دين از جمله شرايطي است كه ابوصلاح براي ولي فقيه ذكر مي كند. ما امروز در فقه متأخر شرايط ولايت فقيه را تنها عدالت، فقاهت و كفايت مي دانيم (فقاهت شرط لازم است ولي كافي نيست).

ولايت فقيه از نگاه شيخ ابن ادريس الحلي(م598ه.ق)
وي با بيان اينكه ابن ادريس از قهرمانان صحنه فقه است كه كار بزرگي براي فقه شيعه كرد و حتي از جان خود هم در اين راه گذشت اظهار داشت: وي در اجتهاد شيعي (كه به سمت ركود و انسداد مي رفت و نزديك بود كه شيعه هم مثل پيروان مذاهب چهارگانه اهل سنت مقلد يك مرجع شوند) حيات تازه اي ايجاد كرد و با كتاب سرائر كه يك شاهكار فقهي است براي حفظ فقاهت شيعه به ميدان آمد.

استاد دروس خارج فقه و اصول حوزه علميه قم ادامه داد: وي در باب تنفيذالاحكام كتاب ‹سرائر› همان تعبير ابوصلاح را در مورد ولي فقيه و شرايط آن مي آورد ولي تواتر به فتوا دادن را نيز به شرايط ابوصلاح براي كفايت ولي فقيه اضافه مي كند يعني فقيهي كه مسائل زيادي را اجتهاد كرده باشد و مجتهد مطلق باشد نه متجزي. در واقع شيخ مفيد فقط به شرط فقاهت اشاره كرده، ابوصلاح شرايط ديگري را در اين زمينه مطرح كرده و ابن ادريس هم همينطور اما فقاهت به معناي اجتهاد مطلق را شرط مي داند.

ولايت فقيه از نگاه صاحب جواهر(م 1266ه.ق)
آیت الله هادوي تهراني با اشاره به حديث ‹و اما الحوادث الواقعة... › ابراز داشت: در اين عبارت، مراد از ‹رواة حديث› فقها (يعني كساني كه قدرت تشخيص حديث معصوم از غيرمعصوم را دارند) هستند نه راويان حديث.

وي افزود: اينكه امام زمان(عج) در ذيل اين حديث مي فرمايد ‹فأنهم حجتي عليكم و أنا حجة الله..› بيان اين است كه وزان حجيت فقها (رواة حديث) را وزان حجيت خود قرار مي دهند و هر انچه براي معصومين به عنوان ولايت ثابت است براي فقها نيز ثابت است در اينجا صاحب جواهر بر ولايت عامه قائل است و مقصود از آن همان چيزي است كه در آثار فقهاي متأخر همچون امام راحل (ره) به ‹ولايت مطلقه› تعبير شده است و تفاوت اين دو اصطلاح به تحولاتي برمي گردد كه در علم اصول و مصطلحات اصولي رخ داده است.

عضو شوراي عالي مجمع جهاني اهل بيت(ع) گفت: مقصود صاحب جواهر از ولايت عامه همان ولايتي است كه معصومين(ع) در همه امور داشتند. در نظر امام و فقهايي كه كلمه ‹مطلقه› را به كار برده اند، اطلاق به معناي اصطلاحي و در مقابل ‹عموم› كه در اصول به كار مي رود ذكر شده است. (در عموم لفظي وجود دارد كه دلالت بر شمول و استيعاب مي كند مثل لفظ كل ولي در مورد اطلاق چنين لفظي نيست هرچند كه از خصوصيات كلام مي توان اطلاق را استفاده كرد)

وي با بيان اينكه برخي مغرضين شبهه مي كنند كه ولايت عامه اي كه صاحب جواهر گفته غير از ولايت مطلقه امام است به نقل از صاحب جواهر ادامه داد: من تعجب مي كنم از كساني كه در ولايت عامه فقهي وسوسه مي كنند گويا اصولا طعم فقه را نچشيده و هيچ چيز از كلمات معصومين(ع) را نمي دانند.

آیت الله هادوي تهراني در پايان تأكيد كرد: اگر با محتواي ولايت فقيه به سراغ منابع فقهي برويم ولايت فقيه بحثي نيست كه امام يا نراقي آن را ابداع كرده باشند بلكه از نخستين آثار فقهي شيعه وجود داشته است و اصل ولايت فقيه جزو مسلمات براي فقها بوده و هست، ولايت عامه(مطلقه) فقيه هم نظر قاطبه فقهاست و اگر ‹إن قلت› هايي وجود دارد كه برخي فقهاي متأخر وارد كرده اند در بحث محدوده ولايت فقيه است كه چندان ثمره عملي ندارد و بيشتر نظري است (يعني همان ها كه ولايت مطلقه را به نحوي ترديد مي كنند كه مثلا دليل لفظي بر آن نداريم) در عمل آن را قبول دارند.

وي با اشاره به شبهه اختلاف نظر امام خميني(ره) و آيت الله خويي در ولايت فقيه تصريح كرد: تفاوت ديدگاه امام با آيت الله خويي كه به ادله لبي (كه در آن دليل، اطلاق ندارد و قدر متيقن فرض مي شود) تمسك مي كند تنها در ديدگاه نظري است و در عمل اين اختلاف بسيار كم است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

لینک های مرتبط:

- دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی.

- خبرگزاری تخصصی حوزه دین، شبستان.

- پایگاه اطلاع رسانی بصیرت.

- خبرگزاری فارس.

- رادیو معارف.

- پایگاه اسلام ناب.

- خبرگزاری رسا.

- سایت تحلیلی خبری بولتن.

- پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

- دیدار آیت الله مهدی هادوی تهرانی (در حاشیه این نشست علمی) از سامانه ایپرسش، به نقل از:

- دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی.

- پایگاه اطلاع رسانی حوزه علمیه خراسان.

- درگاه پاسخ گویی به مسائل دینی.

 

دفتر آیت الله  مهدی هادوی تهرانی