- دين نفسالامرى
1 - آيا دين نفس الامرى متعدد است؟ آيا خداوند براى هر فرد، يا گروهى از افراد نسخهاى خاص براى رستگارى دارد؟ اگر آدميان را حقايقى كاملاً متغاير با يكديگر بدانيم كه هيچ اشتراكى بين آنها نيست، يا چنين تمايزى را بين گروههايى از انسانها قايل شويم، مىتوانيم بپذيريم كه خداوند براى هر فرد يا گروه، دينى خاص داشته باشد. ولى اگر افراد آدمى با تمام تفاوتهاى ظاهرى از گوهرى مشترك، طبيعت و فطرتى واحد برخوردارند، بدون شك «دين نفس الامرى» نيز يگانه خواهد بود. بنابراين، تلقى ما از دين به تفسيرى كه از انسان ارائه مى كنيم، بستگى دارد.
در بحث هاى آينده روشن(1) خواهد شد كه ادلهى نقلى و عقلى گواه صادقى بر درستى نظر دوم است و بدون شك، دين نفس الامرى به همين گوهر مشترك نظر دارد و راه رستگارى را براى آن در بر مىگيرد(2). پس ناگزير امرى يگانه و نسخهاى واحد مىباشد.
2 - آيا عناصر دين نفس الامرى همگى جهانشمول و غير وابسته به موقعيت و همه زمانى و همه جايى هستند؟ يا در بين آنها عناصر موقعيتى، وابسته به زمان و مكان و موقعيت خاص نيز وجود دارد؟
پاسخ اين پرسش از بحث قبل آشكار است، زيرا اگر گوهر آدمى يگانه و ثابت و لايتغيّر و دين نفس الامرى ناظر به آن است، ناگزير تمام آنچه در آن است، جهان شمول و ثابت خواهد بود و در آن حقيقت عينى، نشانى از تغيّر و تبدّل وجود نخواهد داشت. يعنى دين نفسالامرى يك مسير يگانه براى تمام آحاد بشر در هر عصر و هر سرزمينى است.
3 - چگونه مىتوان به ساحت دين نفس الامرى راه يافت و از آن نسخهى شفابخش آگاه شد؟ سه راه براى اين امر متصور است:
أ - خداوند بخشى از آن را اظهار كند. انبيا از اين راه برخوردارند و براى آنها قسمتى از دين نفس الامرى، يا تمام آن به وحى، عيان و آشكار مىگردد.
ب - آنچه از طريق اول آشكار شده، بيان شود و ما از طريق نقل به آن دست يابيم.
ج - عقل در پى كاوشهاى نظرى برخى از عناصر آن را بيابد و بدان آگاه شود.
بنابراين، انسانهاى متعارف از دو راه: عقل و نقل مىتوانند به دين نفس الامرى پى ببرند و براى گروهى خاص راه وحى نيز گشوده است. بدون شك، طريق عقل و نقل امكان دارد با خطا مواجه شود، ولى وحى به معصوم مصون از خطا است.(3)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. هادوی تهرانی، مهدی، ولایت و دیانت، فصل اول، بحث انسان شناسی.
2. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آیینه معرفت، صص 93-95.
3. برگرفته از کتاب ولایت و دیانت « جستارهایی در اندیشه سیاسی اسلام»، استاد مهدی هادوی تهرانی، ص 18-20.