خطا
  • XML Parsing Error at 9:12. Error 76: Mismatched tag

سلسله مباحث دین و سیاست – دين مرسل

شنبه, 02 مرداد 1389 ساعت 12:39
منتشرشده در دیدگاه ها

1. واقعيت تاريخى اديان، به شهادت تاريخ و قرآن، گواه صادقى بر تعدد اديان مُرسَل به تعداد رسولان الهى است. در اينجا مراد از رسول، «نبى صاحب شريعت و مأمور به ابلاغ آن» مى‏باشد.(1)


2. دين مُرسَل معلول نيازمندى بشر به پيام الهى است. از اين رو، در گذشته طبق مقتضيات دوره‏ها و زمان‏ها اين پيام تجديد مى‏شده است(2). با اين وصف، هر چند منشأ دين مرسل و منبع آن، دين نفس الامرى است و دين نفس الامرى فاقد عناصر موقعيتى مى‏باشد، ولى دين مُرسَل، به تناسب مقتضيات نسلى كه براى آنها ارسال شده و موقعيت زمانى و مكانى مخاطبان، مشتمل بر عناصر موقعيتى، افزون بر عناصر جهان‏شمول است. از سوى ديگر، امكان دارد، دين مُرسَل برخى از عناصر دين نفس‏الامرى را در برداشته باشد، همچنان كه ممكن است، تمامى آن را شامل شود.

3. راه كشف دين مُرسَل نقل معتبر است و اگر عقل چيزى را كشف كرد كه در دلايل نقلى دين مُرسَل هم وجود داشت، امكان ارشادى بودن آن دليل نقلى وجود دارد. در اينجا فرض بسيار بعيدى نيز قابل تصور است و آن اين كه عقل عنصرى از دين مُرسَل را كه در دلايل نقلى وجود ندارد، كشف كند. به اين معنا كه دريابد چنين مطلبى به رسول آن دين ابلاغ شده و او آن را براى مردم بيان كرده، ولى در اثر عواملى، به ما نرسيده است. البته اين مطلب كه عقل عنصرى دينى را كشف كند، بعيد نيست. ولى اين كه بتواند كشف كند حتماً به رسول آن دين ابلاغ شده و او بيان كرده و به ما نرسيده است، بسيار غريب مى‏باشد. به هر حال، اگرچنين چيزى اتفاق بيفتد، مى تواند راهى براى كشف عناصر دين مُرسَل باشد.

4. دين مُرسَل چون از طريق انبيا به دست مردم مى‏رسد، به ويژگى‏هاى رسول، از حيث مراتب معنوى، و خصوصيات آن مردم و محدوده‏ى زمانى و مكانى آن پيام بستگى دارد. هر چه رسول از مراتب بالاترى برخودار باشد، حظّى بيشتر از دين نفس الامرى به وسيله وحى نصيب او خواهد شد و هر چه مردم مخاطب پيام، داراى توانايى فرهنگى بالاتر و پذيرش افزون‏تر باشند، بهره‏ى بيشترى از دين نفس الامرى از طريق نقل به آنها خواهد رسيد و هر چه گستره‏ى زمانى و مكانى دين مرسل افزون‏تر باشد و مخاطبان بيشترى را در زمان‏ها و سرزمين‏هاى گوناگون در برگيرد، در بردارنده‏ى عناصر بيشترى از دين نفس الامرى خواهد بود.(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. شهید مطهری از آن به «نبوت تشریعی» یاد می کند. (ر.ک: شهید مطهری، ختم نبوت، ص 34).
2. همان.
3. برگرفته از کتاب ولایت و دیانت « جستارهایی در اندیشه سیاسی اسلام»، استاد مهدی هادوی تهرانی، صص 20-21.