خطا
  • XML Parsing Error at 9:12. Error 76: Mismatched tag

توصیه های اخلاقی استاد: شأن فتوا

چهارشنبه, 11 مرداد 1391 ساعت 12:36
منتشرشده در دیدگاه ها

آیت الله مهدوی هادوی تهرانی در ابتداءِ جلسه درس خارج فقه سه شنبه 20/10/1390 توصیه هائی اخلاقی را به فضلا و شاگردان ارائه نمودند؛

یک بخشی از مصباح الشریعه که باب ششم بود در مورد فتوا جلسه گذشته یک قسمتش را اشاره کردیم که قسمت اول فرمایش امام صادق علیه الصلاۀ و السلام است که بنابر این نقل کسی که می خواهد فتوا بدهد باید اخلاق عمل و صفای سر اخلاص عمل و برهان داشته باشد. چرا که ،...، کسی می خواهد فتوا بدهد باید به استدلالی واضح نیست. والا که ،....، باید خودش به مرحله معرفتی رسیده باشد که حقیقتش را ببیند. بعد فرمود که ،...، به همین اشاره دارد که  توضیح کوتاهی دادم. بعد روایتی از پیغمبر نقل می کند آنجا که حضرت فرمودند ،...، آن که جری تر است بر فتوا جری تر است بر خدا یعنی اگر کسی همین طوری فتوا می دهد این معلوم است نسبت به حلال و حرام خدا خیلی اعتنا و اهتمامی ندارد کسی که به این راحتی نسبت به حلال و حرام خدا اظهار نظر می کند در عملش هم التزام چندانی نسبت به حلال و حرام خدا ندارد. ،...، مفتی در واقع یک نقش واسطه دارد بین خدا و بندگان خدا شبیه نقش انبیا علیهم السلام و در بحثهای فقهی هم می گوییم پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم سه شان داشتند شأن نبوت شأن ولایت شأن قضاوت. می گوییم این سه شأن فقیه مماثل آن را دارد پیغمبر ولایت داشتند فقیه هم ولایت دارد البته حالا پیغمبر ولایت تکوینی و تشریعی داشتند فقیه فقط ولایت تشریعی دارد. پیغمبر قضاوت داشتند فقیه هم قضاوت دارد. پیغمبر نبوت داشتند فقیه افتا فتوی دارد نبوت یعنی خبری که پیغمبر از عالم غیب از طریق وحی می آورد برای ما که خودش به یک معنایی مشاهده کرده است در مقابلش فتوا قرار می گیرد این عبارت ناظر به همین مطلب است که المفتی ،...، یعنی نقشی که پیغمبر دارد که احکام خدا را برای مردم بیان می کند همان نقش را مفتی به عنوان مفتی انجام می دهد که احکام خدا را برای مردم بیان می کند. البته توجه دارید شأن مرجعیت که در شیعه پیدا شد جمع دو تا شأن از شوون سه گانه پیغمبر یکی شأن افتا که مراجع فتوا می دهند یکیش شأن ولایت است که تصورات ولایی می کنند به ندرت البته در طول تاریخ بعضی از مراجع قضاوت هم کردند ولی شأن مرجعیت چندان با قضاوت کاری ندارد شأن مرجعیت در شیعه ترکیب ولایت است و فتوا بخشی از کاری که مراجع بزرگوار می کنند کار مفتی است فتوا می دهند سوال می کنند آنها جواب می دهند بخشی از آن کار ولایی است یکیش همین گرفتن وجوهات و تصرف در وجوهات است گرفتن وجوهات و تصورات در وجوهات شرعی کار ولایی است فتوایش کار مفتی است که وجوهات به چی تعلق می گیرد خمس به چی تعلق می گیرد اینها فتوا است اما گرفتن این وجوهات و تصرف در این وجوهات این امر ولایی است البته ان عبارات که در اینجا هست همانطور که از عنوان باب هست به شأن فتوا کار دارد و این تعبیر که مفتی جایگاهی دارد بین خدا و بین عباد و هو حائر بین الجنۀ و النار خلاصه مفتی در حیرت است بین بهشت و جهنم است یعنی با یک کلمه ممکن است بهشتی بشود با یک کلمه جهنمی بالاخره مردم به دست او این طرف آن طرف می روند اگر رو ضوابط و معیارها و موازین عمل کند .. خواهد بود اگر از موازین خارج بشود معاقب خواهد بود. البته ادامه این باب عبارتی از سفیان بن ... دارد که خوب این عبارت معلوم است ربطی به امام صادق علیه الصلاۀ و السلام ندارد ولی خوب بالاخره در همین راستا و در همین زمینه هست بعد یک اشاره ای دارد در انتهای این بخش یک کلمه ای از علی بن ابیطالب علیه الصلاۀ و السلام که حضرت وقتی یک قاضی را دیدند که دارد قضاوت می کند این شأن قضا است شأن قضا هم شأن فقیه است در این جهت مشترک است قاضی هم باید فقیه باشد حضرت سوال کردند ،...، حضرت فرمودند ،...، در مثلهای قرآنی تو مراد خدا را می دانی ناسخ و منسوخ را می شناسی گفت نه حضرت فرمودند ،...، اگر نمی دانی این چیزها را هم خودت هلاک شدی هم دیگران را هلاک کردی عرض کردم این شأن شأن قضاوت است اما شأن قضاوت با شأن فتوا در این جهت مشترک است که هر دو باید فقیه باشند مجتهد باشند و این جنبه شناخت ناسخ از منسوخ مراد کلمات خداوند تبارک و تعالی در قرآن چیزی است که باید هر فقیهی بداند تسلط داشته باشد تا بتواند فتوا بدهد یا قضاوت کند اما حالا دیگر دنباله دارد این عبارات بقیه اش خودتان ملاحظه بفرمایید.