خطا
  • XML Parsing Error at 9:12. Error 76: Mismatched tag

تفسیر قرآن، جلسۀ بیستم: استفاده صحیح از نعمت های الاهی در طبیعت

دوشنبه, 29 تیر 1394 ساعت 01:23
منتشرشده در دیدگاه ها

بسم الله الرحمن الرحیم

«اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الأَنْهَارَ»[1]

خداوند تبارک و تعالی در آیۀ قبل فرمود «قُل لِّعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُواْ»،[2] به بندگان مؤمن من بگو؛ آنچه را که در این آیه آمده که قرائت شد. آن چیزی که باید گفته شود به بندگان مؤمن، آن چیست؟ خداوند می فرماید: اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ. خداوند تبارک و تعالی در یک نکته در جاهای مختلف قرآن، فراوان تأکید کرده و آن اینکه خداوند خالق آسمان ها و زمین؛ این خالقیت خداوند نسبت به آسمان ها و زمین که مورد تأکید قرآن قرار گرفته در جاهای مختلف، به تعابیر متفاوت، ناظر به این است که هستی هر چه که هست، این آسمان ها و زمین کنایه است از کل عالم، هستی هر چه که هست وابسته به خدا است، از ناحیۀ او است. بنابراین هر چه که هست، هر چه ما می بینیم در اطرافمان، همه و همه از ناحیۀ او است که البته همان طور که در مباحث کلامی و مباحث عقیدتی گفته می شود خالق این عالم که در واقع اعطا کنندۀ وجود است به این عالم، استحقاق شکر پیدا می کندغ چون او است که منعم است، نعمت داده. خداوند در این آیه با این مقدمه که خالق آسمان ها و زمین خدا است وارد می شود در تأکید بر نعمت هایی که به انسان داده شده. می فرماید أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ، از آسمان آب را فرستاد و برای شما میوه هایی روزی گرداند؛ یعنی رزق شما را هم داد، نه فقط خالق شما بود، بلکه روزی شما را هم تأمین کرد. مسألۀ آب و آمدن آب از آسمان، همین بارانی که انسان در طول تاریخ زندگی اش دائم تجربه کرده؛ چقدر حیات انسان وابسته به این است؟ الآن ما علی رغم همۀ پیشرفت های علمی ای که داشتیم چقدر وابسته ایم به همین وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً، به این بارانی که از آسمان می آید؟ وقتی باران کم می شود مثل همین سال هایی که ما در آن هستیم، چقدر مشکلات برای ما پیدا می شود. با اینکه ما این همه ادعا داریم در مسائل علمی. امروز بشر توانسته با درک طبیعت، کشف قوانین طبیعت، حتی در پیدایش ابرها هم دخالت کند. امروز حتی در کشور ما هم مسأله باردار کردن ابرها مطرح است؛ البته نمی توانند تولید ابر کنند، نهایتاً ابرهایی را که در آسمان هست می توانند با یک سری کارهایی مقدمۀ باران زا بودنش را فراهم کنند که از این ها باران ببارد. این کار چند سالی است در ایران آغاز شده. اوایل با خطای بیشتری بود و کم کم تجربه بیشتر شد و امروز با دقت بیشتری این کار انجام می شود؛ اما علی رغم همۀ این توانایی های علمی که ما داریم، وابستگی ما به همین آبی که از آسمان می آید هنوز تمام نشده. بشر با همۀ ادعاهایی که در صحنۀ علم و تکنولوژی دارد، نیازمندی خودش را به این مسأله را دائم اعلام می کند. «مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ»،[3] همین آبی که اگر نباشد زندگی ها از بین می رود، همین آبی که امروز زمینۀ بزرگترین جنگ های جهان را ایجاد می کند. از سال ها پیش این خطر اعلام شده که به دلیل تخریبی که انسان در طبیعت انجام می دهد، ما با مشکل کمبود آب در جهان مواجه خواهیم شد. تغییراتی که ما در طبیعت ایجاد کردیم که به نظر خودمان برای اصلاح بود، برای استفادۀ بهتر بود، بسیاری از امکانات طبیعی را مختل کرده و همین باعث شده که ما در سال های اخیر، به خصوص با بحران آب و هوا، با تغییر آب و هوا، با گرم شدن زمین، با مشکل کم آبی مواجه هستیم.

خداوند در قرآن به مسألۀ آب اشاره کردهغ یعنی مسأله ای که همیشه برای بشر مسأله بوده، هست و خواهد بود. آب نعمت ماندگاری است، چیزی نیست که یک روز بشر بی نیاز از آن شود. فرموده «وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ»، ثمرات، میوه ها، محصولات کشاورزی که در واقع تولیدات طبیعی این عالم هستند، کارخانه های طبیعی این عالم  هستند که این ها مواد غذایی را از خاک می گیرند، آب را می گیرند و این محصولات غذایی را برای ما تولید می کنند و بر خلاف کارخانه های ما که منشأ آلودگی در طبیعت هستند. همین کارخانه ها امروز باعث شدند که تولید گازهای گلخانه ای افزایش پیدا کند و افزایش این گازهای گلخانه ای باعث شده که ما با بحران آب و هوایی مواجه شویم، با بحران گرمای زمین مواجه شویم، با بحران خشکسالی مواجه شویم، کارخانه های طبیعی عالم یعنی درختان و گیاهان، در عین حالی که تولید می کنند، دائم طبیعت را هم تصفیه می کنند، محیط را پاکیزه می کنند. این ها هستند که در واقع اکسیژنی را که ما نیاز داریم دائم تولید می کنند، دائم دی اکسید کربن را می گیرند و اکسیژن تولید می کنند. ببینید خدا به این نعمت ها اشاره می کند، نعمت های ماندگار که در اطراف آدم ها از گذشته بوده است. دانش بشری این امکان را برای ما فراهم کرده که ما به نعمت خدا، به اهمیت این نعمت هایش یک کمی بیشتر توجه کنیم. اگر گذشتگان ما نمی دانستند که نقش حیاتی گیاهان، نقش حیاتی آب، نقش اکو سیستم در زندگی ما چیست، ما امروز یک مقداری در مورد این ها اطلاعات پیدا کردیم. این دانش ما باید زمینه ای باشد برای اینکه ما بیشتر نعمت خدا را بشناسیم و بیشتر بتوانیم شاکر این نعمت باشیم.

شما در آن دعای معروف امام حسین ـ علیه السلام ـ در روز عرفه می بینید که حضرت اشاره می کند به اندام های بدن، اعضا و جوارح بدن و نعمتی که خداوند به ما داده. چشممان، گوشمان، مغزمان، بینی مان؛ این نعمت ها امروز شناخته تر شده. خداوند در ادامه می فرماید وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ، کشتی ها را مسخر شما قرار داد تا شما در دریاها بتوانید جا به جا شوید، کالا و محصولات را از جایی به جای دیگری ببرید. بتوانید از آنچه که در دریا تولید می شود، نعمت هایی که خداوند در آنجا ایجاد کرده، مواد غذایی که در دریا هست استفاده کنیم. چیزی که امروز ما هنوز سهم اندکی در استفاده از این نعمت بزرگ داریم. علی رغم اینکه در کشور ما در شمال و جنوب خودش دریا دارد و به خصوص در جنوب به دریاهای آزاد ارتباط دارد، سهم ما در بهره گیری از امکانات دریایی که می توانیم استفاده کنیم خیلی کم بوده و هست. خدا به این نعمت اشاره می کند، این ها نعمت هایی است که همیشه همراه بشر بوده و هنوز هم اهمیتش ـ علی رغم همه پیشرفت های ظاهری بشر ـ کاسته نشده است، هنوز اهمیت این ها به حال خودش باقی است. بله، اگر کشتی های گذشته فقط با امکان باد می توانستند حرکت کنند، امروز بشر توانسته با ایجاد تکنولوژی های جدید کشتی هایی با توان متفاوت تولید کند؛ البته این ها بهره گیری از امکانات طبیعی است که بشر با دانش خودش این کار را انجام می دهد که یکی از آن ها که این روزها خیلی مطرح می شود، همین امکان استفاده از انرژی هسته ای برای کشتی ها و به خصوص زیردریایی ها است. این امکان، امکانی است که امروز بشر در اختیارش است و قطعاً ایران هم به عنوان یک کشور آزاد و توانمند در حوزۀ علمی و تکنولوژی باید بتواند از این امکان استفاده کند.

وَسَخَّرَ لَكُمُ الأَنْهَارَ، خداوند نعمت ها را می شمارد برای شما کشتی ها، نهرها، این ها را مسخر گرداندیم؛ و بعد ما را می برد به یک فضای دیگری، می فرماید وَسَخَّر لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَآئِبَينَ، خورشید و ماه را مسخر شما قرار داد، در حالی که این ها پشت سر هم می آیند و می روند؛ البته مسخر به این معنا که ما بتوانیم امروز از ماه یا از خورشید استفاده ای به معنای استفاده از آن کره به معنای استفاده از خودِ آن جرم کنیم، هنوز این امکان برای ما فراهم نشده؛ اما استفاده ای که همیشه بشر داشته از خورشید و ماه هنوز هم هست. این خورشیدی که در واقع منبع اصلی انرژی ما است؛ همین خورشید است که کارخانه های طبیعی ما یعنی گیاهان را انرژی می دهد. گیاهان با استفاده از انرژی که از خورشید می گیرند می توانند مواد غذایی که در خاک هست تجزیه کنند و آن ها را به میوه جات تبدیل کنند و چیزهایی که ما بتوانیم از آن ها استفاده کنیم. این فرآیندی که اتفاق می افتد، همین که حالا به لحاظ علمی به آن می گویند فتوسنتز؛ یعنی تجزیۀ نوری، این فرآیند، فرـیندی است که علی رغم تمام توانایی های علمی بشر، ما هرگز نتوانستیم تا الآن مشابه آن را ایجاد کنیم، ما هرگز نمی توانیم کاری را که مثلاً یک درخت سیب انجام می دهد، به صورت مصنوعی انجام بدهیم. بله ما می توانیم یک درخت سیب را دستکاری کنیم، دستکاری هایی که امروز می کنیم در مهندسی ژنتیک که مثلاً خصوصیت های سیب را تغییر بدهیم، سیب درشت تر شود، رنگ خاصی پیدا کند؛ البته این دستکاری ها معمولاً نتیجه اش این است که کیفیت از بین رفته. ما امروز با همین دستکاری هایی که کردیم در طبیعت، کمیت را افزایش دادیم، تولید میوه در دنیا، تولید محصولات کشاورزی خیلی افزایش پیدا کرده؛ اما کیفیتش قابل مقایسه با گذشته نیست. گذشته که می گوییم مقصودمان قرن ها قبل که ما تجربه نکردیم نیست، گذشته یعنی همین 20 یا 25 سال قبل که ما تجربه کردیم. در خودِ ایران محصولات کشاورزی کیفیتش فرق داشت با کیفیتی که امروز می بینیم. الآن مثلاً در بازار میوه ما سیب گلاب آمده، این سیب کجا و آن سیبی که در گذشته ما به اسم سیب گلاب می شناختیم که آن عطر و بو را داشت کجا! این به خاطر  دخالت هایی است که ما دائم داریم در طبیعت می کنیم. این وَسَخَّر لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَآئِبَينَ، این مسخر کردن خورشید و ماه شاید همان طوری که برخی از مفسرین گفتند مقصود یعنی خلق لکم، برای شما خلق کردیم؛ شاید مقصود این است که منفعتش چون برای ما بوده و ما از منافعش داریم بهره می بریم سخر لکم و البته هر وقت خواستیم استفاده ویژه کنیم، عرض کردم معمولاً به دلیل اینکه ما همۀ ابعاد مسأله را نمی دانیم، نتیجۀ کار ما معمولاً با مشکلاتی مواجه است، مثل همین تغییراتی که در طبیعت می دهیم، به نظر خودمان یک جایی را اصلاح می کنیم و در واقع یک جای دیگری را تخریب می کنیم. ماه هم همین طور؛ نقش ماه در مسائل طبیعی ما، در جذر و مد دریاها، در حیات طبیعی ما امروز برای ما خیلی روشن تر از گذشته است.

وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ، روز و شب را برای ما قرار داد. در عالم طبیعت وقتی روز می شود یک تغییراتی رخ می دهد. گیاهان روزها یک وضعیت دارند، دی اکسید کربن را می گیرند و اکسیژن تولید می کنند، هوا را تصفیه می کنند. شب ها بالعکس، اکسیژن را می گیرند، دی اکسید کربن تولید می کنند؛ البته ما نمی توانیم در جوی زندگی کنیم که همه اش اکسیژن است. وقتی شیمی دان ها تازه اکسیژن را کشف کردند، یعنی فهمیدند مادۀ اکسیژن وجود دارد و نقش این ماده را که در تنفس ما چقدر مهم است، بعضی از این شیمی دان های اولیه فکر می کردند چون آدم در اکسیژن راحت تر تنفس می کند، فکر می کردند که خیلی خوب است که هوا بیشترش اکسیژن باشد. بعضی از این شیمی دان ها زیاد از آن گاز اکسیژنی که خودشان تازه کشف کرده بودند و روش جداسازی آن را پیدا کرده بودند استفاده می کردندغ اما امروزه معلوم شده که اگر اکسیژن هوا از یک حدی بیشتر باشد سوخت و ساز بدن بالا می رود و این باعث می شود که بدن فرسایشش افزایش پیدا می کند و عمر ما کوتاه می شود. همۀ این عالم با یک نظم خاصی تنظیم شده. در این هوایی که ما تنفس می کنیم یک بخشش اکسیژن است، گازهای دیگری از جمله نیتروژن، از جمله دی اکسید کربن، همۀ این ها در این هوا وجود دارد؛ البته ما به برکت زندگی صنعتی دائم این هوا را هم داریم آلوده می کنیم. آلودگی هایی که امروز در شهرهای بزرگ خودمان با آن مواجه هستیم، یکی از مشکلاتی است که امروز دنیای معاصر با او مواجه است. وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ، روز و شب هر کدام یک خصوصیاتی در عالم طبیعت ایجاد می کند. بدن ما روزها و شب ها یکسان کار نمی کند. در ساعت های مختلف روز بدن ما یکسان کار نمی کند. امروز این در دانش جدید تحت عنوان ساعت بیولوژیک بدن کشف شده که بدن در ساعت های مختلف شبانه روز وضعیت متفاوتی دارد. اینکه بعضی توصیه ها به ما شده، بعضی از ابعاد پزشکی این توصیه ها امروز کشف شده. مثلاً یکی از پزشکان برجسته کشور ما که در این زمینه تحقیقاتی انجام داده سال ها پیش در مدینۀ منوره یا شاید مکۀ مکرمه به من می گفت که اینکه در روایات ما وارد شده تا جایی که ممکن است در بین الطلوعین نخوابید، یعنی از زمانی که اذان صبح می شود که طلوع فجر است تا زمانی که طلوع خورشید می شود، ایشان می گفت امروز این از نظر پزشکی روشن است که وضعیت خونی بدن در بین الطلوعین به گونه ای است که اگر بدن تحرک نداشته باشد و انسان بخوابد، احتمال سکته های قلبی و احتمال سکته ها به صورت عمومی خیلی افزایش پیدا می کند. بدن در همۀ ساعات روز و شب یکسان نیست، این را ما امروز می توانیم بفهمیم با دانش جدید؛ البته همه را نفهمیدیم ولی بخش هایی از آن برای ما معلوم است و تا اینجا که بخشی از این ها معلوم می شود ما تازه بخشی از مستحبات یا واجبات را می توانیم بفهمیم و اینجا این نکته را عرض کنم. ببینید ما وقتی دانشمان الآن یک کمی افزایش پیدا کرده، بیشتر شناختیم کتاب طبیعت را، کتاب تکوین را. الآن یک کمی بیشتر می توانیم بفهمیم که چقدر بین آن تکوین، بین این طبیعت و بین تشریعات و احکام اسلامی، همان که در فقه با آن مواجه هستیم، هماهنگی وجود دارد. یعنی خداوند که حاکم و عالم و خالق این عالم هستی است، وقتی قانونگذاری کرده، آن قانونگذاری هم بر طبق همین طبیعت صورت گرفته تا ما بیشترین بهره را از طبیعت ببریم و کمترین آسیب را به طبیعت بزنیم و کمترین ضرر را هم در طبیعت ببینیم. بسیاری از توصیه هایی که در دین هست، اگر ما مراعات کنیم، بسیاری از مشکلات اصلاً پیدا نخواهد شد. روایتی است که یک طبیبی غیر مسلمان می آید به مدینه مدتی. بعد از مدتی خدمت امام صادق ـ علیه السلام ـ گلایه می کند که آقا اینجا کسی مریض نمی شود؟ من مشتری ندارم، شما مریض نمی شود؟ حضرت می فرماید این ها چون مسلمان هستند، متدین هستند، خیلی از مسائل را رعایت می کنند، این ها زیاد مریض نمی شوند. شما نگاه کنید، کتاب تاریخ تمدن ویل دورانت که آدم به درد به خوری هم نیست، کتابش هم مغرضانه نوشته شده است؛ ولی بعضی جاها مجبور بوده یک چیزهایی را بگوید. همین آقا وقتی وضعیت را مقایسه می کند بین گروه های قبل از رنسانس و دوران اسلام در آن زمان، ببینید چه می گوید دربارۀ تمیزی و بهداشت مسلمانان و میزان بیماری ها و وضعیت غرب در آن زمان. این مسلمانان اصلاً به دلیل توجهی که داشتند به مسائل مختلف از جمله مسأله بهداشت که در واقع آن رابطه ما است با طبیعت، سلامت بیشتری داشتند. اصلاً این غربی ها خیلی چیزها را از ما یاد گرفتند. این برنامه مستندی که چند سال پیش از این برای اولین بار در شبکه BBC پخش شد و در آن دروغ بزرگی را که سال ها، قرن های اخیر در کتاب های علمی شان این ها نوشته بودند، خودشان مجبور شدند بگویند که دروغ بوده است. مستندی است که حالا در تلویزیون ما تحت عنوان فرمول 4 پخش می شود، اما در واقع تاریخ علم هست در اسلام. در این مستند توضیح دادند که بسیاری از این حرف هایی که ما ادعا می کردیم مال دانشمندان غربی است و اول از همه دانشمندان غربی این را کشف کردند، این ها مال دانشمندان مسلمان بوده. همین داستان وَسَخَّر لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَآئِبَينَ، مسلمانان از گذشته به دلیل اهمیتی که اوقات شرعی برای آن ها داشت به مسألۀ نجوم و ستاره شناسی و تعیین اوقات، جهت قبله، تعیین اوقات نماز توجه پیدا کردند. به همین دلیل این ها در زمینۀ شناخت افلاک پیشرفت کردند. در همین برنامه ای که اخیراً همین چند شب قبل شبکه 4 سیما دوباره تکرارش کرد، توضیح داد و کتاب کوپرنیک، ستاره شناسی معروف ایتالیایی که به او عنوان پدر ستاره شناسی و بنیان گذار ستاره شناسی یاد می کنند، کتابش را مقایسه کرد با آثار خواجه نصیر الدین طوسی و آثار شاطری از منجمین عرب اسلامی که این ها از کتاب های این ها گرفته شده. حتی اشکالش را از آن ها گرفتند. در همین برنامه توضیح داد که این صابون که امروز متأسفانه ما می بینیم اکثر کشورهای اسلامی صابون را و مواد صابون را از کشورهای غربی وارد می کنند، اصلاً صابون اختراع مسلمانان بوده. اروپایی ها در دوران جنگ های صلیبی که با مسلمانان برخورد می کنند با یک چیزی مواجه می شوند که این مسلمانان به بدنشان می مالیدند تمیز می شدند، خوشبو می شدند. این ها اصلاً نمی دانستند که این چیست. این رشد علمی که اسلام منشأ آن بود یک جهتش همین توجهی بود که اسلام به اطراف و طبیعت در مسلمانان ایجاد کرد. آیاتی مثل همین آیه، وَسَخَّر لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَآئِبَينَ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ، که حالا اگر بخواهیم واردش شویم، خیلی می شود توضیح داد که چه کرده است این بزرگوار، نبی اعظم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در سرزمینی که من در این جلسات چندین بار این تعبیر را گفتم، شاید تاریک ترین نقطۀ فرهنگی جهان قبل از بعثت آن بزرگوار بود، در این سرزمینی که هیچ سهمی از معرفت و دانش نبود، آن حضرت با آوردن اسلام، با نور اسلام تحولی ایجاد کرد که همین مسلمانان در چند سده بعد از آن مرکز علم دنیا شدند، مرکز دانش دنیا شدند و همۀ این دانش به تعبیر شهید مطهری ـ رضوان الله علیه ـ  با محوریت قرآن بود؛ یعنی در واقع قرآن همۀ این دانش ها را در پی خودش آورد. اول قرائت بود، حفظ بود، بعد تفسیر بود، بعد علوم مرتبط، زبان عربی و بعد فقه، کلام، دانش های دینی و بعد از حوزه های دینی دانشمندان طبیعی خارج شدند. مگر جابر بن حیان، این دانشمند بزرگ تاریخ اسلام یکی از شاگردان امام صادق ـ علیه السلام ـ  نبود؟ این ها از پای درس های حوزه های علمی، پای درس های علمای دینبلند شدند و این نبود جز اینکه خودِ اسلام، خودِ قرآن در واقع زمینۀ این دانش را فراهم کرد. دانۀ این دانش را در متن امت اسلامی کاشت؛ اما ما مسلمانان نتوانستیم قدرش را خوب بدانیم.

در آیۀ بعد خدا می فرماید «وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ»،[4] خدا از هر چه شما خواسته اید به شما داد، شما یک نگاه به دور و بر بکن ببین چقدر نعمت شما را در بر گرفته، همه نعمت است، بعد خدا اینجا می فرماید «وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا»،[5] اگر بخواهید شماره کنید نمی توانید، همه نعمت است. به تعبیر آن دعا، «کیف اشکرک و شکری لک نعمة منک مستحقة بشکر آخر»،من چطور شکر تو بگویم که شکر تو گفتن خودش یک نعمت است، خودش یک شکر دیگر می خواهد. این نعمت هایی که ما را گرفته که ما غرق این نعمت ها هستیم، مثل آن ماهی که در آب هست و از آب بی خبر است، ما هم از این نعمت ها بی خبریم. مثل ما که در این هوا زندگی می کنیم و از حضور هوا و نقشش در زندگی مان بی خبریم، ما هم از این نعمت هایی که در متنش قرار گرفتیم بی خبریم. اسلام آمد با خودش این همه نعمت ها را آورد، بزرگترین نعمت، نعمت باز شدن چشم ما، جهان را ببینیم، مسلمانان در دوره هایی از تاریخ توانستند پرچم علم را به دست بگیرند. اگر امروز ما صحبت می کنیم از پیشرفت علمی، یعنی احیای آن تفکر و تمدن گذشته اسلامی، البته در قالب جدید خودش، متناسب با شرایط جدید خودش و این چیزی است که اسلام این قابلیت را نشان داده. بعد خداوند اینجا گلایه می کند از انسان، می فرماید «إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ»،[6] انسان از یک طرف بسیار ظلم می کند؛ یعنی رعایت نمی کند، جای خودش قرار نمی دهد، ظلم در مقابل عدل است؛ عدل یعنی چیزی را در جای خودش قرار دادن، ظلم یعنی در جای خودش قرار ندادن. می فرماید انسان ظالم است، آن چیزی را که باید در جای خودش قرار بدهد، قرار نمی دهد و کَفار است، کفران نعمت می کند، توجه نمی کند، نمی تواند آن طوری که باید، از این نعمت ها استفاده کند و این گلایۀ خدا است از ما که دائم تذکر می دهد، دائم یادآوری می کند و ما نعمت ها را قدر نمی دانیم؛ البته همیشه شاکریم و باید باشیم که بعضی نعمت ها را گفتیم، بالاخره ما به آن توجه پیدا کردیم. اصل توجه اش؛ اما چقدر استفاده می کنیم او بماند که حظمان زیاد نیست؛ اما بالاخره همین که توجه پیدا کردیم نعمتی است. نعمت بزرگ نبی اعظم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ  نعمت بزرگ اهل بیت ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که امتداد وجودی آن حضرت هستند، چقدر به این ها توجه شده؟ مردم چقدر قدر خودِ حضرت را دانستند؟ چه کردند با این بزرگوار که فرموده باشد ما اوذی نبی مثل ما اوذیت، اذیت نشد پیغمبری آن طور که من اذیت شدم. این بزرگواری که همۀ وجودش نعمت، همۀ وجودش رحمت، همۀ وجودش نور و برکت بود، إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ، چه کردند با این بزرگوار با دل این بزرگوار که فرمود ما اوذی نبی مثل ما اوذیت. در روایت هست که حضرت گاهی برای فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ و علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ بعضی از حوادثی را که در آینده برای آن دو بزرگوار اتفاق می افتد،  می گفتند و تذکر می دادند. حضرت می دانست که این ها چه می کنند، چطور از این نعمتی که خدا به ایشان داده قدردانی می کنند، چه می کنند این ها با یادگار او فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ ؟! و البته ما خوشحالیم که محب این خاندان هستیم، محبت این ها در دل ما است، اسم فاطمه ـ سلام الله علیها ـ  که برده می شود دل های ما یک توجهی پیدا می کند، یاد مظلومیت آن بزرگوار که می افتیم چشممان اشک بار می شود، عرض ادب کنیم خدمتش که ان شاء الله حاجت هایمان در این اواخر ماه مبارک رمضان برآورده به خیر شود.

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ السِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها و رحمة الله و برکاته.

خدایا خداوندا ما را ببخش و بیامرز، عاقبت همه ما ختم به خیر بگردان.

قلب و دل ما به معارف نورانی قرآن و عترت منور بفرما.

خدایا خداوندا ما را با حقایق دین بیش از پیش آشنا بگردان.

به همۀ ما توفیق تشخیص وظیفه و عمل به آن کرامت بفرما.

گذشتگان ما، علمای گذشته ما، حق داران بر ما، اساتید ما، مراجع گذشته، مرحوم امام ـ رضوان الله علیه ـ ، مرحوم آقای گلپایگانی ـ رضوان الله علیه ـ ، همه را با انبیاء و اولیا محشور بفرما.

خدایا مریض های ما، جانبازان ما شفای عاجل کرامت بفرما.

خدمتگزاران به اسلام، مراجع معظم تقلید، رهبر عزیز انقلاب، مؤید و منصور بدار.

خدایا خداوندا چند روزی بیشتر به این ماه مبارک باقی نمانده، خدایا سفرۀ مهمانی تو در حال جمع شدن است، خدایا ما را از نعمت های ویژه این ماه بی بهره نفرما.

خدایا چشم ما به جمال نورانی امام زمان منور بفرما، فرجش نزدیک تر بگردان، قلب و دلش از ما راضی و خشنود گردان.

خدایا همۀ در مقابل انبیاء و اولیا و صلحا و شهدا سربلند بفرما.

بر محمد و آل محمد صلوات.[7]

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

لینک مرتبط:

فایل صوتی

 


[1]. إبراهیم، 32.

[2]. همان، 31.

[3]. الأنبیاء، 30.

[4]. إبراهیم، 34.

[5]. همان.

[6]. همان.

[7]. تفسیر قرآن آیت الله هادوی تهرانی در مسجد مدرسۀ آیت الله العظمی گلپایگانی، جلسه 20، 21/4/1394.